وصیتنامه شهید رضاغیاثوند قیصری

عارفان حماسه ساز
وصیتنامه شهید رضا غیاثوند قیصری

بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ
مپندارید آنان که در راه حق کشته شده اند، مردگانند. آنان زنده اند و پیش پروردگار خود روزی می خورند.

با درود به امام امت و امت شهید پرور ایران پیام خون
اینجانب رضا غیاثوند قیصری در راه خداوند و قرآن وارد ستیز شده ام و اگر لیاقتی در من باشد و در این راه شهید شوم حرفهایی با شما دارم که در ذیل ذکر مینمایم.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
اینجانب فقط و فقط به خاطر خداوند و تحقق انقلاب اسلامی در کشور و جهان هستیمان به شهادت رسیده ام و قسمت اول وصیتنامه ام با فامیل و آشنایان ضد انقلاب و ضد رهبر می باشد:
ای کانون های شر و فساد و بدنامی! ای مردم بدعاقبت و بدبخت! گوش های خود را باز کنید که برای آخرین بار شهیدان با شما صحبت می کنند. آیا گمان کرده اید که پس از کشته شدن ما در دنیا به نان و نوایی خواهید رسید؟! و زندگی خود را مطلوبتر خواهید نمود؟ آیا فکر می کنید کشته شدن ما مساوی است با به دست آوردن منافع شما؟ میبینم روزی شما را که از هر ذلیلی، ذلیلتر شده اید و از هر درمانده ای، درماندہ تر شده اید و در جلوی چشم مرد و ذلیل شده اید. شما امیدوارید ما در برابر یزیدیان زمان و دشمنان خداسر طاعت فرو آوریم، هرگز!
ما در دامان کرامت و آقائی پرورش یافته ایم و سیادت و سروری در روح و جان ما موج می زند و عزت و شرف به ما حکم می کند که برای مرگ آغوش باز کنیم، اگر این پاسداریست که در کنار سنگر می رزمد و نماز شب می خواند و جانش را در معرض خطر قرار می دهد، اینگونه انسان هیچوقت در مقابل ظلم و ستم سر تعظیم فرو نخواهد آورد و همیشه با انسان هایی مثل شما در حال مبارزه و ستیز می باشد و در آخر هم ریشه شما را از زمین می کند؛ وظیفه این دوره از زمان این است که هسته هایی درست کنیم که حماسه ها و افتخارات این دوره را در تاریخ ثبت کنیم. بچه هایی که به جبهه می روند به آنها آموزش دهیم که فرازهای با ارزش جبهه را فراموش نکنند. آن زمان تاریخ زیاد ثبت نمی شد ولی حالا باید حماسه ها در تاریخ ثبت گردد و یکی از وظایف مهم بسیج می تواند همین باشد.
شما ای کافران کی می خواهید به اشتباه خود پی ببرید؟ تا کی می خواهید با اسلام و مسلمین مبارزه کنید؟ تا دیر نشده راه برگشت و راه مستقیم و خدایی را در پیش گیرید که خداوند توبه نادمان را می پذیرد.
قسمت دوم وصیت نامه ام با کسانیست که از شهادتم اندوهگین و ناراحت می شوند. خود را برای تحمل رنجها و مصیبتها و ناکامی ها و نارواییها آماده سازید و دل قوی دارید که قادر یکتا پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات می بخشد و عاقبت شما را به خیر و دشمنان شما را به انواع عذابها و شکست ها دچار می گرداند. این مصیبت ها و سختیها، زودگذر و تمام شدنی است ولی به پاداش این صبرها و بردباری ها به نعمت های بی پایان و ابدی خواهید رسید و در سریر کرامت و بزرگواری تکیه خواهید زد. اگر می خواهید در مقام و عظمت شما خللی وارد نشود ، هیچ گاه زبان به شکایت نگشایید و آنچه را که از قدر و منزلت الهی شما می کاهد ، بر زبان نیاورید . مادرم ، پدرم ، برادرم، مادربزرگم و بقیه امیدوارم خداوند در مقابل سختی ها به شما صبر و تحمل عنایت بفرماید. آه چقدر مشتاقم که هر چه زودتر به این جوانان شهید بپیوندم .
قسمت سوم وصیت نامه ام درباره زندگی مادی ام می باشد .
اینجانب از کلیه آشنایان فامیل و بقیه که از من ناراحتی و گله دارند ، تقاضای بخشش و حلالیت می کنم.
مادر ! میدانم چقدر برای من رنج کشیده ای تا مرا اینگونه پرورش دادی . از تو می خواهم که مرا حلالم کن ، حلالم کن
همین طور شما پدر ، بردار و مادر بزرگ عزیزم و بقیه اشنایان .
بعد از مرگم برایم به هیچ وجه حجله نزنید و مرا در کنار شهیدان در بهشت زهرا دفن کنید وتا انجا که امکان دارد برایم اشک نریزید .
برادرم ! در حدود یک ماه روزه و یک سال نماز قضا شده دارم و از تو خواهشمندم به انگونه ای که می دانی ان ها را برای من ادا کنی .
خدایا ! خدایا ! تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

نویسنده و پژوهشگر: گروه تحقیق موسسه فرهنگی قرآن عترت و پژوهش اسوه تهران