بسم الله الرحمن الرحیم
زنان نامدار شیعه(2)
در قسمت گذشته به معرفی دو تن از زنان نامدار شیعه پرداختیم. حال به معرفی سایر زنان نمونه ی شیعه خواهیم پرداخت.
آمنه
آمنه، دختر وهب بن عبدمناف، همسر عبدالله بن عبدالمطلب و مادر گرامی پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) است. وی به پاکی و عفت شهره بود .
عبدالمطلب، وی را به عقد فرزندش، عبدالله در آورد و ثمره ازدواج آن دو، نوری بود که در هفتدهم ماه ربیع الاول، روز جمعه و پس از طلوع فجر،پا به جهان هستی گذاشت .
در هنگام ولادت فرزند آمنه، ایوان کسری شکافت و چند کنگره آن فرو ریخت، آتش آتشکده فارس خاموش شد؛ دریاچه ساوه خشک گردید؛ بت های بتخانه مکّه سرنگون شد؛ نوری از وجود آن حضرت به سوی آسمان بلند شد که شعاع آن فرسنگ ها راه را روشن کرد و انوشیروان و مؤبدان خواب وحشتناکی دیدند .
آمنه می گوید: چون فرزندم به دنیا آمد، نور خیره کننده ای آشکار شد که شرق و غرب را روشن کرد و من در آن روشنایی قصرهای شام و بُصری را دیدم .
همه این عظمت، نشان از لیاقت و شرافت و بزرگواری آمنه دارد. مادری که خدا او را برای بدنیا آوردن «الگوی خلفت» برگزیده بود. وی در هنگام بارداری، نوری در خود مشاهده کرد که گویای آینده ای روشن برای محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله وسلم) بود.
پیامبر، پنج ساله بود که به همراه مادر راهی یثرب شد تا آرامگاه پدرش را که قبل از تولد جان به جان آفرین تسلیم کرده بود زیارت کند. آمنه که برای اولین بار به آرزویش رسیده بود، فرصت را غنیمت شمرد و یکماه در یثرب ماند تا در کنار قبر همسرش، «عبدالله» عقده دل بگشاید و فرزندش نیر، به یاد پدر، دیدگان با اشک آشنا سازد. هنوز غم زیارت قبر پدر، بر روح پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) حکمفرما بود که در هنگامه مراجعت به مکه، آمنه نیز در میان راه، در محلی به نام «ابواء» به سوی معبود شتافت و غمی بر غم های رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) افزوده شد.
«اُمّ ایمن»
«اُمّ ایمن یا برکه، دختر ثعلبة بن عمرو، از بانوان آگاه، شجاع و مخلص بود که در حد توان خود از محضر حضرت زهرا (سلام الله علیها)- در بهره گیری از علوم و دانش ها و ارزش های اسلامی- استفاده های فراوان برد و به مرحله ای بسیار عالی از کمالات معنوی رسید.
پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) او را «مادر» می خواندند و می فرموند: او بقیه ای از اهل بیت من است!
اُم ایمن در جنگ اُحد، حضوری جدی است و در آب رسانی و مداوای مجروحین به رزمندگان کمک می کرد. آن گاه که شایعه کشته شدن پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) توسط مشرکین منتشر شد، «اوس بن قیظی» به همراه تنی از بنی حارثه، پشت به جبهه کردند و خود را به «شقره» رساندند. اُم ایمن با دیدن آنان، سخت ناراحت شد، مشتی خاک برداشت و به چهره شان پاشید و برای برخی از آنان دوک آورد و گفت:شمشیرت را بده، نخ بریس!
اُ ایمن، در جنگ خیبر نیز حضوری فعالانه داشت و یگانه خدمتگزار مخلص پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) از طایفه زنان بود. وی دو پسر داشت، یکی «ایمن» که در جنگ حنین، قهرمانانه جنگید و به شهادت رسید و دیگری «اُسامه» که از طرف پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)- در آخرین روزهای عمر مبارکشان- به فرماندهی سپاه اسلام در جنگ با رومیان منصوب شد. پس از آنکه حضرت زهرا (سلام الله علیها) از دنیا رفتند، اُم ایمن طاقت نداشت که مدینه بی فاطمه را ببیند؛ لذا عازم مکه شد. در مسیر حرکت به بیایان «حجفه» رسید. تشنگی بر او غالب شده بود و آبی نیز به همراه نداشت. نزدیک بود پرنده مرگ جانش را بستاند. چشمش پر از اشک خیس شد و با تضرع گفت: یا ربّ اتُعطشُنی و انا خادمةُ نبیّک . پروردگار من! آیا مرا تشنه می گذاری، با این که من کنیز دختر پیامبرت هستم؟!
بعد از دعا، دلوی پر از آب بهشتی از آسمان فرود آمد، اُم ایمن از آن نوشید و تا هفت سال تشنه و گرسنه نشد! این بانوی شجاع و شهیدپرور، هنگام ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی الشریف) به همراه دوازده زن دیگر، در رکاب امام زمان (عج الله تعالی الشریف) حاضر می شود و به معالجه و مداوای مجروحین لشکر حضرت می پردازد .
گردآورنده: واحد تحقیق و پژوهش موسسه فرهنگی قرآن عترت اسوه تهران
منبع: شیرازی، علی: زنان نمونه، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1378