به نام «نام علی».ع.
قلم دوباره به دستم به نام «نام علی».ع.
قسم به حرمت هر واژه از کلام علی.ع.
زبان جوهرم اکنون به عشق او واشد
چو نام عشق درآمد، دوباره رسوا شد
ز واژه های پر از نور، ریسه می بندم
به شوق مرحمت نور، غرق لبخندم
علی، صدای ندای خدا شب معراج
وجود او به سر ماسواست چونان تاج
علی همان ید طولای معبر خیبر
یگانه حاکم شبگرد کوچه های سحر
همان علی که به محراب هم قداست داد
به ماهویت سرمایه هم قناعت داد
***
گذار این ورقم رهسپار قافیه ها
قلم نشسته کنار از شرار قافیه ها
قوافی گل محفل، ز جوش خون من است
حرارت دم واژه، خروش خون من است
به نام نامی مولای برتر، این باب است
و واژه ها چو صدف، ستر گوهری ناب است
محدثه شیری