بسم الله الرحمن الرحیم
ملاکهاي انتخاب همسر1
با توجه به اهميتي که همسرگزيني در زندگي دارد و آثاري که بر آن مترتب است، ميبايست براي اتخاذ همسر، ملاکهايي باشد تا بر آن مبنا، انتخاب صورت گيرد. ملاکهاي موردنظر قرآن و سنت به عبارت ذيل است:
الف ـ ايمان و اعتقاد ديني
برخوردار بودن از ايمان ديني، يکي از مهمترين شرايط انتخاب همسر است. زن و مرد ميبايست در بعد ديني، همفکر و همعقيده باشند و اگر يکي از آنها مشرک باشد، عقدِ ازدواج آنها باطل خواهد بود. قرآن صراحتاً اين مطلب را بيان ميکند: «وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَـئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّـهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ.» (بقره، 221)
از آنجا که ازدواج بهترين، بالاترين و قويترين رابطه بين دو انسان و بين دو جنس مخالف است،(1) بر همين اساس، اين دو نفر ميبايست از جهت قلبي و روحي يکي باشند و اين امر امکانپذير نيست، مگر اينکه به لحاظ فکري و عقيدتي يکي باشند؛ زيرا مذهب، عقيده و فکر، مؤثرترين عامل در نفوس، افکار، قلوب و اعمال افراد است.
ب ـ کفويت
«الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَـئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ » (نور، 26)
«الخبيثات للخبيثين» اشاره به زنان و مردان آلودهدامن و ناپاک دارد و اين دو گروه زن و مرد اختصاص به همديگر دارند و «الطيبات للطيبين» مراد زنان و مردان پاکدامن است که به همديگر اختصاص دارند؛ با اين اصل که «لام» به جهت اختصاص باشد. (2) مراد از زنان و مردان در اين آيه چه در ناحيه پاکدامني يا آلودگي باشد، بهترين معني براي آيه به حساب ميآيد؛ به دليل اينکه دنباله آيه «اولئک مبرئون مما يقولون» است و اولئک اشاره به افراد است. بنابراين، مراد افراد از آن طيب و خبيث است و اين تمايل دو دسته به همديگر، به جهت مجانست، همسنخ و همجنس بودن است(3)
) زيرا افراد هر گروه و دسته، به گروه و دستهي خـود جذب ميشونـد و ايـن بـه سبب قـانون سنخيت است: «السنخية علة الانضمام».
مراد اوليه از خبيث بودن، عدم برخورداري از عفت و پاکدامني است. اين معني اولي آيه است؛ اما از نظر ملاک و علت، معناي وسيعي دارد که منحصر به آلودگي و پاکي جنسي نيست؛ بلکه هرگونه ناپاکي فکري، عملي و زباني را شامل ميشود.
() «قل لايستوي الخبيث و الطيب...» (مائده، 100) زيرا به شراب هم خبيث اطلاق شده است؛ در مورد اعمال قوم لوط نيز، اطلاق خبيث شده است: «ونجيناه من القرية الّتي کانت تعمل الخبائث...» (انبياء، 74)
برطبق آيه «الخبثيات للخبيثين و الطيبات للطيبين» استفاده ميشود که زنان هرزه و آلوده براي مردانياند که همانگونه هستند؛ همچنين زنان عفيفه و پاکدامن نيز براي مردانياند که همانگونه هستند. و احتمالاً از همين باب، روايات وارده در نهي از تزويج شاربالخمر و ازدواج با زنان ناپاک و آلودهدامن مطرح شده است:
ـ «قال رسول الله (ص) شارب الخمر لايتزوج اذا خطب» شرابخوار اگر تقاضای ازدواج کرد قبول نکنید.6
پی نوشت ها:
1) (قطب، 1400ق: ج1، ص238)
2) آلوسي بغدادي، بيتا: ج18، ص131)
3) طباطبايي، 1972م: ج25، ص96)؛
4) مکارم شيرازي، 1369: ج14، ص423
5 (حرعاملي، 1409ق: کتاب النکاح، باب29، مقدمات نکاح، ح2)
6)وسائل الشیعه/ ج20/ ص 79
گردآورنده:گروه پژوهش و تحقیق موسسه فرهنگی قرآن عترت اسوه تهران
منبع: مجموعه کتاب های بهتر از آیینه و شمعدان