بسم الله الرحمن الرحیم
زن جلوهاي از جمال، محبت، خلاقيت و ربوبيت الهي و ركن اساسي در تعليم و تربيت است. اگر زنان به اين منزلت واقف شوند و در پاسداري از آن بكوشند فرايند تربيتي و شخصيتي آنان و همه اجتماع سالم مانده و بخوبي پيش ميرود. تجربه ملتهاي گذشته نيز نشاندهنده اين نكته است كه هرگاه زنان، بلنداي مقام و رسالت اصلي خود را درك نموده و در رشد شخصيت خود اهتمام ورزيدهاند. منزلت و محبوبيت آنان حفظ شده، اجتماع در سلامت زيسته و ناهنجاريها كمتر بوده است.
بدون شک پدیده برهنگی بیماری بزرگ عصر معاصر است ، برهنگي به بهانه های واهی از قبيل؛ ورزش، پيشرفت و ترقی ، آزادی، مدگرایی، نشاط روحی و يا تقليد كور كورانه از غرب، هر روز به گونه ای بروز و ظهور ميكند و نماد های حجاب زنان مسلمان از جمله چادر را مورد نقد قرار می دهند.
اما در دل این تبلیغات سوء و هجمه بی رحمانه رسانه های استکبار هنوز هستند شیر زنانی که در دامن مهر و پاکدامنی خود قهرمانان پهلوان منشی را به جامعه جهانی معرفی می کنند که آینه های زلال انسانیت و پاکی در دل و روح آنها متبلور است
در این مقاله با گوشه ای از زندگی دو بانوی مسلمان موفق آشنا میشویم:
quote 1606158342016۱) کبری غیاثی
بانوی مححبه، پر افتخار ، دلسوز، زحمت کش و قهرمان پرور این سرزمین یکی از همین بزرگ بانوانی است که زرق و برق فریبنده جهان در میادین مختلف بین المللی در مقابل همت ، ایمان و عزم سرشارش به زانو در آمده است.
کمترین زنی در ایران را می توان یافت که به اندازه او افتخارات بین المللی در کارنامه خود داشته باشد که کسب دهها مدال رنگ آمیز ، پرورش صدها قهرمان و مدال آور میادین کشوری، آسیایی و جهانی، مربی گری تیم های ملی تیراندازی آقایان وبانوان وهمچنین مربی گری جانبازان و معلولین کشور، ریاست هیئت تیراندازی در مقابل صدها لوح تقدیر و سپاس گوشه ای از افتخارات و عزم راسخ این شیر زن ایلامی است.
در کنار این افتخارات غرور آمیز این زن نمونه کشوری به عنوان فرزند جانباز متوفی ، افتخاراتی نیز دارد که با هیچ عنوان و افتخاری نمی شود آن را برابر کرد، بزرگترین ویژگی و خصوصیت این بانوی قهرمان نه این مدال های رنگارنگ و نه آن همه پرورش قهرمان که چادری است که او را به یک زن نمونه تبدیل کرده است.
مادر نمونه سال ۹۵ استان ایلام وسرپرست خانوارثابت کرده است که ورزش و فعالیت های ورزشی مانع از عمل به وظایف مادری نیست و می شود زنی پیدا شود که صبر و استقامت را به سخره بگیرد و پیروزمندانه بر قله های افتخار پرچم فتح و همت را نصب کند.
عرصه های بین المللی ورزشی میادینی هستند که در آنها ورزشکاران هر کشور با نحوه برخورد،رفتار و پوشش خود به معرفی اجمالی کشور خود می پردازند در واقع ورزشكاري که پا به عرصه مسابقات بين المللي ميگذارد، در مقابل ديدگان ميليونها بيننده و تماشاگر به عنوان نماينده يك ملت و سفير فرهنگ و تمدن آن کشور به حساب می آید که او را جهانیان نماد آزادی بزرگ ملتش می شناسند.
مادر نمونه سرپرست خانوار ایلامی خاطره ای شیرین از حجاب خود در یکی از سفرهایی خارجی را یاد آور شد و تصریح کرد: وقتی که برای مسابقه تیم ملی در به سنگاپور سفر کرده بودیم، در این کشوربه یک فروشگاه رفتیم که کودکی که آنجا بود با مشاهده پوشش من گریه کنان در پشت مادرش پنهان شد، من نیز برای اینکه دل آن کودک را به دست آورده باشم هدیه ای از فروشگاه تهیه کردم و به مترجمان گفتم که به او بگویید او یک زن مسلمان است که حجاب دارد و حضرت مریم هم که شما دوستش دارید همیشه با حجاب بوده است و خداوند زنان مومن و محجبه را خیلی دوست می دارد که سبب شد در هنگام خداحافظی همدیگر را در آغوش بگیرم.
وی گفت و گو و بیان عقاید را عاملی می داند که سبب می شود بسیاری از سوء برداشت هایی که از یک زن مسلمان در جهان معاصر وجود دارد از بین برود و می گوید: زمانی رییس جهانی تیراندازی به رسم ادب و احترام با تمامی روسای فدارسیون کشورهای مختلف در حال دست دادن بود که من دست خودم را عقب آوردم و با وی مصاحبه نکردم سبب رنجش خاطر وی شد، اما در یک زمان مناسب به او توضیح دادم که برترین زنان تاریخ همیشه با حجاب بودند که حضرت زهرا(س) و حضرت مریم سرآمد همه آنها بود که این مطلب بسیار برای وی مورد پذیرش واقع شد و گفت کاش یک روزی همه زنان مانند شما به این امورات پایبند شوند و همچون شما لباس قدیسه ها را بر تن کنند.
خانم غیاثی با انتقاد از سیاه نمایی های شبکه های معاند از وضعیت زنان در ایران تاکید کرد: برخی کشورها که معنویت گرایی و اخلاق مدارانه زیستن را برای ادامه سلطه مادی گرایانه خود خطر می دانند سعی دارند که با ایجاد جو مسموم رسانه ای وضعیت زنان در ایران را غم انگیز نشان دهند که حقوقشان پایمال شده است اما وقتی زنان محجبه در عرصه های مختلف بین المللی خوش می درخشند و مدال های رنگارنگ خود را با پافشاری به حجاب کسب می کنند جواب محکمی به یاوه گویی های آنها می دهند.
در نهایت باید گفت که ورزش هدف نيست، بلكه وسيله اي براي خدمت بيشتر و بهتر به خدا و خلق اوست و قوي ترين مردم كسي است كه بر هواهاي نفساني خود غلبه كرده باشد و کوران مختلف حوادث ذره ای در عقاید و ایمان او خلل وارد نکرده باشد و تجلیل و پاسداشت از زنان نمونه نه بخاطر کسب مدال های رنگارنگی هست که کسب کرده اند که تجلیل از یک مکتب و منش اخلاقی است که برای حفظ این ارزش ها خون های بسیاری ریخته شده است در اهمیت حفظ حجاب همین یک نکته کافی است که همسر شهید باصلابت مدافع حرم شهید محسن حججی می گوید سر همسرم از بدنش جدا شد تا چادر از سر من جدا نشود.
۲)طیبه ابوالقاسمیquote 1606158294000
متولد ۲۳ اسفند ۱۳۶۰ در تهران است بعد از دوره دبیرستان همه تلاشش را میکند که برای دانشگاه طوری درس بخواند و انتخاب رشته کند که از خانواده دور نشود. رشته تاریخ تمدن ملل را انتخاب میکند و در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل میشود. طیبه میگوید در پایان سال دوم دانشگاه با همسرش که به تازگی فوق لیسانسش را در رشته مکانیک از دانشگاه شریف گرفته بود ازدواج میکند: «بعد از ازدواج همسرم برای دکترا و من برای فوق لیسانس تصمیم گرفتیم یک متد جدید را شروع کنیم و مدتی خارج از ایران تحصیل و زندگی کنیم. تصور کنید دختری که اصلا دوست نداشت از خانوادهاش جدا شود میخواهد یک ریسک بزرگ در زندگیاش انجام دهد. برای همین سال سال ۸۷ که دخترم ۱۰ ماههاش هم نشده بود به انگلستان آمدیم. شرایط ابتدا برایم خیلی سخت بود. دخترم خیلی کوچک بود. به جایی آمدهبودم که حتی همزبان نداشتم و همچنین یکسری خطقرمزهایی داشتم که دوست نداشتم آنها را به هیچعنوان زیرپا بگذارم، اما تصمیمم را گرفته بودم و باید زندگی را ادامه میدادم.»
دست دادن سادهترین نوع ارتباطات اجتماعی در اروپاست که طیبه میگوید هربار خیلی محترمانه از فرد مقابلش عذرخواهی میکرده و با اعتماد به نفس کامل به او میگفته، چون یک زن مسلمان است نمیتواند دست بدهد. اما گاهی هم این فرد آدم مهمی میشود که کار را سختتر میکند: «اوایل دوران دانشگاه در انگلستان، رئیس دانشکده همسرم همیشه تاکید میکرد که قدر خانمت را بدان! قدر خانوادهات را بدان! تو اینها را به اینجا آوردی و میدانی که بابت دوری از خانواده خیلی سختی میکشند. یک روزی که دنبال همسرم رفتم تا باهم به خانه بیاییم دیدم همین استاد از دور به سمت من آمد و دستش را جلو آورد که دست بدهد، من بلافاصله گفتم ببخشید من نمیتوانم دست بدهم. فوری گفت: نه نه من درک میکنم. بعد از آن همسرم گفت که واقعا چه جراتی داشتی. چون این استاد دستش را جلوی هرکسی دراز نمیکند و دست نمیدهد. گفتم برای من هیچ فرقی نمیکند که این آقا چه کسی است. این موضوع خط قرمز من است. اگر الان این موضوع را رعایت نکنم، بعدها برایم همه چیز مشکل میشود. آنجا خیلی خوشحال شد و از من تشکر کرد و گفت: «اصلا فکر نمیکردم که تو به یک همچین آدمی که به هرکسی دست نمیدهد، دست ندهی.» به هرحال همه این انرژیهای مثبت که به من داده میشد برای من بسیار تاثیرگذار بود و هیچوقت از یادم نمیرود و بارها و بارها وقتی برایم اتفاقی افتاد و در شرایطی قرار میگرفتم که فرد روبرویم استاد و همکلاسی و یا رئیس دانشگاهم بود و من دست نمیدادم برایم راحتتر شده بود.»
«آتنا» نام دختر ۱۰ ساله طیبه است که به گفته مادرش با اینکه در انگلستان بزرگ شده چندماه قبل از سن تکلیف خودش محجبه شده و حتی روزههایش را هم گرفتهاست. محجبه شدن آتنا برای خیلی از دوستان طیبه سوال است که او چگونه توانسته دخترش را اینطور تربیت کند. ما هم این سوال را از طیبه میپرسیم و او به ما اینطور جواب میدهد: «من هیچگاه به دخترم نگفتم روسری سرش کند و حجاب داشته باشد. حتی وقتی میخواستم از او عکس زیبایی بگیرم میگفتم آتنا میتوانی روسریات را در بیاوری، ولی بلافاصله میگفت: «نه مامان نمیخواهم» ۶ یا ۷ ساله بود که خودش روسری سر کرد. میخواستم بدانم در ذهنش چه میگذرد که یکبار پرسیدم: «چرا روسری سر میکنی؟» جواب داد: «دوست دارم شبیه تو باشم. مگر تو سرت نمیکنی.» الحمدلله همیشه دوستهای خوب مجازیام هم در کامنتها و دایرکتهایشان در این باره مرا تشویق میکردند و برایم انرژی مثبت میفرستادند و در کنارش از من میپرسیدند چه کار کردید که آتنا با حجاب شده؟ من جواب میدادم واقعا به او هیچگاه نگفتهام حجاب داشته باش. اما اواخر ۸ سالگی به طور جدی همه جا روسری سرش میکرد و حتی روزههایش را کامل میگرفت. فکر میکنم خودم توانستم رویش تاثیر بگذارم.»
حجاب آتنا برای خیلی از هم سن و سالهایش در انگلستان سوال است. تعدادی از آنها حتی به آتنا میگویند که او بدون روسری خیلی زیباتر است و موهای زیبایی دارد. موضوعی که در بعضی موارد حجاب را برای آتنا سوال میکند: «دوستان دخترم به او گفته بودند آتنا تو بدون روسری خیلی زیباتری و بعد وقتی به خانه آمدهبود برایم تعریف میکرد دوستانش به او چنین حرفی میزنند. من هم میگفتم اصلا ما برای همین حجاب داریم که زیباییهایمان را بپوشاند اگر قرار باشد تو بدون حجاب خوشگلتر باشی خدا میخواهد که تو آن موهای زیبایت را بپوشانی و یکسری سوالات کوچک در این فضا میپرسید. اما به مرور میدیدم که خودش این موضوع را خوب متوجه شدهاست و همیشه بابت این موضوع به دخترم اعتماد به نفس میدادم. مثلا آفرین آتنا تو یک ایرانی با حجاب هستی. تو میتوانی خیلی موفق باشی و احساس میکنم این حرفها رویش خیلی تاثیرگذاشتهاست. یادم میآید آقای رائفیپور میگفت: لازم نیست شما آدمها را پیدا کنید تا مسلمانشان کنید. خداوند به شما فرزندی داده که صفر کیلومتر است. شما سعی کنید آن بچه را خوب تربیت کنید به او اصول دین را آموزش بدهید. شما همانی که خدا به شما عطاکرده را مراقبت کنید. من هم همیشه دعایم همین است و دوست دارم در این موضوع موفق باشم.»
طیبه میگوید متاسفانه وضعیت پناهندههای مسلمان غیرایرانی در انگلستان اغلب خوب نیست و تعدادی از ایرانیانی هم که انگلستان ساکن میشوند، مسیحی و بهایی میشوند و خب این با هویت مسلمان ایرانی در تضاد است برای همین گاهی وقتها وقتی به فروشگاهها برای خرید میرود خیال میکنند که طیبه ترک است و یا برخی هم فکر میکنند او از طرف سفارت ایران است. البته این تصویر غلط از حجاب زن مسلمان ایرانی گاهی خندهدار هم میشود که او برایمان اینطور تعریف میکند: «جالب است بدانید یکی از دوستان انگلیسی من چند روزپیش به خانهام آمد و من برایش چای ایرانی آوردم. بسیار خوشحال شد. وقتی در خانه روسریام را درآوردم با تعجب پرسید شما در خانه روسریتان را در میآورید؟ گفتم بله و بعد برایش توضیح دادم که ما جلوی پدر، پسر، عمو و دایی روسری سرمان نمیکنیم. ما فقط جلوی مردان غریبه حجاب داریم. خیلی برایش جالب بود و طور دیگری فکر میکرد.
یکبار هم یکی از همکارانم که سرطان داشت گفت: «این مویی که سر من میبینی کلاهگیس است و، چون مو ندارم مجبورم از کلاهگیس استفاده کنم. اما وقتی بیمارستان میروم مجبورم روسری سر کنم. تو چی؟
تو بیماری داری؟» من خندیدمو گفتم نه من بیماری ندارم و کاملا مو دارم. من مسلمانم و باید در محافل عمومی حجاب داشته باشم.»
طیبه در طول حرفهایش همیشه تاکید میکند که هیچگاه برای انجام فرایض دینی مثل حجاب و نماز در انگلستان به مشکل نخوردهاست و گمان میکند این موضوع از اعتماد به نفس بالای او از مسلمان بودن است: «شما در انگلستان میتوانید فرهنگها و عقاید مختلف را کاملا ببینید. البته به نظرم انگلستان هم از ۱۰ سال پیش تا الان خیلی تفاوت کردهاست. ما آن زمان وقتی به شهرهای مختلف میرفتیم، همیشه جانماز و قبله نما همراهمان بود و پی جای مناسبی برای نمازخواندن بودیم. مثلا اگر موزه بود به طور مثال اتاق ملاقاتشان را به ما میدادند و میگفتند شما میتوانید اینجا نمازتان را بخوانید و همیشه خیلی راحت این کار را میکردیم و با احترام به ما محل نماز را میدادند.
در دانشگاه هم اتاق عبادتی وجود داشت که حتی دخترخانمهایی که حجاب نداشتند میآمدند و نمازشان را میخواندند. بعد هم که ساختمان جدیدی ساختند بازهم محل عبادت در آن وجود داشت. به طور کلی در این مدتی که اینجا زندگی کردم بیاحترامی نسبت به خودمان ندیدم، اما دوستانم گاهی گلههایی را مطرح میکردند. اما من همیشه هویتم را اینطور برای خودم و دیگران بازگو کردم که من خدا را شکر یک زن تحصیلکرده، محجبه ایرانی هستم و این اعتماد به نفس را به دخترم هم دادهام و شاید بابت این اعتماد به نفس تا به حال مشکلی برایم پیش نیامدهاست.»
طیبه در این سالها به خاطر رفت و آمد به مراکز اسلامی توانسته دوستان ایرانی همفکر و هم پوشش خوبی برای خودش و خانواده پیدا کند. برای همین مدام تاکید میکند که در انگلستان با خیلیها سلام و علیک دارد، اما برای رفت و آمدهای خانوادگی بسیار حساس است که فرد ایرانی که قرار است به خانهاش بیاید باید حداقل مسلمانی مانند حلال خوری و نماز خواندن را داشته باشد. تاکید روی این شاخصههای اسلامی برایش یک خاطره بسیار شیرین دارد: «من نماینده ایرانی یک انجمن هستم. نه نمایندهای که خود ایران مرا انتخاب کرده باشد. چون ایرانی بودم خودشان مرا نماینده ایران انتخاب کردند. در این جلسه یک دوست انگلیسی وقتی قرار بود مرا به باقی افراد معرفی کند، اینطور معرفی کرد: «ایشان طیبه هستند، نمونه کامل یک زن مسلمان.» همانجا حال خاصی به من دست داد. به خودم گفتم خدایا من همیشه میخواستم از اخلاق و رفتارم بفهمند که من مسلمان هستم و همیشه یکجوری بگویم آن تصویر غلطی که در اخبار و فیلمها از مسلمانان میبینید غلط است. میخواستم بگویم من یک زن مسلمانم و مثل شماها از زندگی لذت میبرم، اما اصول و اعتقاداتی خدا برایم تعیین کرده که به آنها عمل میکنم. من هم از همه نعمتهای دنیا لذت میبرم و هیچ محدودیتی برای لذت بردن از زندگی ندارم.»
طیبه و خانوادهاش حالا ۱۰ سال است ساکن کشور انگلستان هستند. وقتی از او میپرسم خیال بازگشت داری؟ سوالم را با یک جمله جواب میدهد: میخواهم درسم را بخوانم اما هیچ تصوری ندارم که بخواهم اینجا بمانم و اینجا پیر شوم. شک نکنید حتما به کشورم بر میگردم.»
نتیجه:
زن ایرانی با حفظ حجاب و عفت خود از زنان کشورهای دیگر موفقترند و دارای عزت و سرافرازی هستند.زنان مؤمن، محجبه و انقلابی در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و ورزشی فعالیت چشمگیر دارند و هرگز حجاب آنان مانعی برای موفقیتشان نبوده است.
منابع:خبرگزاری جمهوری اسلامی/سازمان تبلیغات اسلامی/قم نا/باشگاه خبرنگاران جوان