جمعه, ارديبهشت 14, 1403

نظم و حال خوب (قسمت پایانی)

نظم و حال خوب (قسمت پایانی)

بسم الله الرحمن الرحیم
نظم و حال خوب (قسمت پایانی)

به آخرین و خوبترین قسمت نظم و حال خوب رسیده ایم؛ من اینجاآماده ایستاده ام ، لباس کوهنوردی را پوشیده ام، ابزارآن راباخودآورده ام و قلبم پر از نور امید برای رسیدن است؛ این قله ی بزرگ روبروی من است و من این پایین هستم... جایی که خیلی سخت می توانم باورکنم که بالاخره به آن بالا خواهم رسید؛ باکی ندارم چراکه ازخداوندبزرگ یاری خواسته ام، دوستان خوبی را برگزیده ام، عزمم را جزم کرده ام وراحت طلبی را نمی خواهم؛ من فقط وفقط می خواهم به قله کوه برسم، می خواهم آن لذت ناب را که مدتها در پی آن بودم و فقط در خیالم شناور بود به مرحله اجرا و عمل برسانم، خسته شدم از غوطه خوردن در فکر وخیال رسیدن به هدفم، خسته شدم از تکرار طوطی وار نمی توانم ...
من اینجایم کنار این کوه بلند، می خواهم خودم را محک بزنم ، من کوههای کوچک زندگی ام را فتح کرده ام ؛ حاالا موقع بزرگترین کوه زندگی ام است، چه می دانی شاید با رسیدن به نوک قله ، دلم بخواهد هدفهای بیشتر یا بهتر بگویم قله های بیشتری را فتح کنم؟! آخر من انسانم و خداوند برایم بهترین ها را میخواهد... وقتی به هدفهای کوچکم فکر می کنم احساس خوبی پیدا می کنم چرا که با انجام آن ها به خودم ثابت کردم که می توانم!!
عمر من فقط یک بار است و من می خواهم قهرمان زندگی ام باشم، می خواهم به این رویای دروغینِ" آخرشم هیچی نمی شی" از جانب اطرافیانم پایان بدهم ، اصلا مگر حرفهای پوشالی اطرافیانم چقدر مهم است که من انقدر پایین این کوه بلند، روی پا بایستم و مدام حرفهایشان را مرور کنم تا از جمود و ایستایی یخ بزنم و بمیرم؟!
آیا خداوند من را به قدرت عقل مجهز نکرده؟ آیا نگفته لیس للانسان الا ماسعی؟ پس چرا حرف خدای عزیزم را زمین بیندازم و حرف انسانهای ضعیف را گوش کنم؟
من می خواهم مثل یک انسان هدفمند زندگی کنم ، می خواهم هدفهای کمالی انسانی را دنبال کنم، علمم را بیشتر کنم ، بار سفرم به سمت خداوند را پربار کنم، می خواهم موقع کوچم ازاین دنیای به ظاهر بزرگ ، سبکبال باشم و دِینی روی دوشم نباشد ... چرا که نه؟؟
مدام با خودم تکرار می کنم: چرا که نه؟؟ چرا من نه؟؟
و می دانم خداوند، دست سخت کوشان را می گیرد و یاریشان می کند ...
وقتی معلم ببیند شاگردش شیفته و شیدای دانایی است ، آیا دست او را محکمتر نمی گیرد تا زودتربه دانایی برسد؟ پس چطورممکن است خداوندِ قادرم ، یاری ام نکند؟
در این سفر مهم و به سمت قله کوه ، باید فکرم را از هرچه غیرخوبی هاست پاک کنم، باید تمرکز داشته باشم ؛ چرا که در غیر این صورت پایم لیز می خورد وآنی می شود که نباید بشود...
پاکسازی ذهن هم نظم بخشیدن می خواهد، باید یاد بگیرم به فکر بی سر وسامانم جهت بدهم و به قول بزرگان دینم ، پرنده خیالم را پاسداری کنم و حواسم باشد که به هر کوی و برزنی سرک نکشد، چرا که تمرکزکردن روی هدف خیلی مهم است؛ زیرا ما را ازرفتن به کج راهه ها نجات می دهد...
داشتم به این فکر می کردم که چند درصد مغزم را حرفهای دیگران پر کرده است، چقدرش را ترسهای بی فایده و اضطراب های غیر قابل محقق شدن؟ چقدر فکرگذشته ها وچقدر فکرهای آینده مغزم را مثل یک رم کامپیوتر یا گوشی پر می کنند و هر بار آلارم و هشدار حافظه شما پر شده است را می شنوم وآثارش را می بینم ؟!
باید در حال زندگی کنم ، چرا که گذشته وآینده ؛ پوچند و مهم زمان حال است...
من اینجایم کنار این کوه، نفس عمیق می کشم و به بالا فکر میکنم ؛راهم را شروع می کنم و قلبم را از تیرگی ها و مغزم را از افکار مزاحم ، خالی میکنم...
یادمان باشد تمام دنیا مسیری پر از سنگلاخ هاست، اما در این مسیر سخت ، زیبای هایی می بینیم که قوت قلب ما خواهند بود، زیبایی پاییز ، لبخند مادر و دستان ترک خورده پدر ، خورا کی های ساده اما دلپذیر و هزاران هزار نعمت شیرینی که طعم آنها نوازشگر لحظات سخت ما خواهد بود؛ اگرتمام مسیر، صاف و هموار بود خوابمان می گرفت. اگر سختی ها و فشارها نبودند الماسهای گرانبها صیقل داده نمی شدند؛ ما در خواب غفلت فرو می رفتیم و در انتها بدون هیچ زاد و توشه ای ، ازاین دنیای کوچک به دنیایی بزرگ کوچ می کردیم و حسرت هایمان را هیچ یک از گنجهای قارون و الماسها و یاقوتها نمی توانست جبران کند.
پس بیایید به خودمان بیاییم !! بیایید برای وقت عزیزمان ارزش قائل شویم، ما می توانیم بهترین ها باشیم فقط کافیست بخواهیم ... چرا که نه؟؟ چرا من نه؟
به آخر سلسله مقالات نظم وحال خوب رسیدیم ؛ از نظم متشکرم ؛ چرا که راه را برایم هموار کرد؛ من نظم را بسیار دوست دارم زیرا به من آرامش می دهد، حالم را خوب می کند و از افسردگی ها و پوچی ها نجاتم می دهد؛ و از نظم مهم تر ، من ناظمِ بی بدیلِ این عالم را بیشتر دوست دارم که معلم مهربان من در یادگیری نظم است؛ از او متشکرم که یاری ام کرد.

نثار ارواح طیبه ائمه علیهم السلام وشهدای عزیزمان صلوات

نویسنده : فاطمه صالحی

منبع: قرآن کریم

از این نویسنده

  • نگاهی گذرا به فلسفه حجاب

    شکرگزاری و حال خوب (قسمت سوم)

    شکرگزاری و حال خوب (قسمت چهارم)

    شکرگزاری و حال خوب (قسمت دوم)

    شکرگزاری و حال خوب قسمت اول

Iran 80.0% Iran
United States 4.9% United States
Germany 3.2% Germany

جمع:

92

کشورها
امروز: 41
روز گذشته: 132
این هفته: 479
هفته ی گذشته: 731
این ماه: 271
ماه گذشته: 2,799

تماس با واحدهای اسوه

02155390120
02155482025
واحد وام، داخلی 1
واحد فرهنگی و ازدواج، داخلی 2
واحد رفاهی و خدماتی، داخلی 4
مدیریت:
02155377676
09911135529

ارتباط با ما

آدرس : تهران، میدان انقلاب، خیابان کارگر جنوبی، پایین‌تر از چهارراه لشکر، روبروی دانشگاه علامه طباطبایی (یا پمپ بنزین) کوچه شهید علی غیاثوند قیصری- بن بست آریا- پلاک 6 - زنگ سوم
ایمیل: info@osveh.org ساعت کاری موسسه: شنبه تا چهارشنبه 8 الی 16

کدام بخش از مطالب سایت برای شما جذابتر است؟
© 2024 osveh.org. All Rights Reserved

 Design & Developed by Fatima Co.