راهکارهای افزایش رزق

بسم الله الرحمن الرحیم

راهکارهای افزایش رزق
معاویة بن عمار می گوید: از امام صادق علیه السلام خواستم دعای رزق را به من تعلم نماید؛ حضرت هم دعایی به من تعلیم فرمود که من ندیدم دعایی که مثل آن روزی را جلب نماید؛ اما دعا:
اَللّهُمَّ ارزُقنِی مِن فَضلِکَ الوَاسِعِ الحَلالِ الطَّیِّبِ رِزقاً وَاسِعاً حَلالاً طَیِّباً بَلاغاً لِلدُّنیَا وَ الاَخِرَةِ صَبّاً صَبّاً هَنِیئاً مَرِیئاً مِن غَیرِ کَدَّ وَلا مَنَّ مِن أَحَدِ خَلقِکَ إِلاَّ سَعَةً مِن فَضلِکَ الوَاسِعِ فَإِنَّکَ قُلتَ وَ سئَلُوا اللَهَ مِن فَضلِهِ فَمِن فَضلِکَ أَسأَلُ وَ مِن عَطِیتِکَ أَسأَلُ وَ مِن یَدِکَ المَلأَی أَسأَلُ1.

طلب رزق در سجده نمازها
امام باقر علیه السلام فرمود: برای طلب رزق در سجده نمازهای واجب بگو: یَا خَیرَ المَسئُولِینَ وَیَا خَیرَ المُعطِینَ اُرزُقنِی وَ ارزُق عِیَالِی مِن فَضلِکَ الوَاسِعِ فَإِنَّکَ ذُو الفَضلِ العَظِیمِ2.

امام صادق علیه السلام فرمود که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است :هنگامی که نعمت به انسان پشت کند زیاد ذکر الحَمدُ لِلهِ را بگوید و در هنگامی که ناراحتی هایتان زیاد می شود استغفار کنید و وقتی که فقر شما را تهدید می کند زیاد بگوئید ذکر : لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ العَلِیِّ العَظِیمِ را تا فقر به شما رو نیاورد3.

صلوات ثروتمند می کند.
در تفسیر امام حسن عسکری (علیه السلام) در ذیل آیه ی : وَ اِذ قالَ مُوسی لِقَومِه اِنَّ اللهَ یَأمُرُکُم اَن تَذبَحُوا بَقَرَةً اِلی قَولِهِ لَعَلَّکُم تَعقِلونَ.4
آمده است که:
پسر جوانی به قتل رسیده بود.که سبب کشته شدنش خانمی بود صاحب جمال که سه پسر عمو داشت به یکی که دارای علم و حیای زیاد بود علاقه مند شد که با او ازدواج کند و در مقابل ، دو پسر عموی دیگرش حسادت نمودند و تصیم گرفتند او را به قتل برسانند. موسی آمد و اول کاری کرد از مردم پرسید :چه کسی او را به قتل رسانیده؟
گفتند: ما نکشتیم ، نمی دانیم چه کسی هم او را کشته !از خدا بخواه تا قاتل را به همه معرفی کند.پروردگار عالم به موسی وحی فرستاد: خواسته آنان را اجابت کن تا قاتل معلوم شود و آنان از پرداخت جریمه سنگین و تهمت بیرون روند.
ای موسی ! در ضمن اجابت درخواست مردم و مشخص کردن قاتل در نظر دارم زندگی جوانی از نیکان امت تو را بهبود بخشیده و او را ثروتمند نمایم ، چون او اعتقاد راسخ به گفته تو دارد که فرموده ای : بهترین خلق در نزد خدا محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) و اهل بیت او است و
این جوان دائماً بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) صلوات می فرستد و محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) و علی (علیه السلام) را بر جمیع خلایقم برتر می داندپروردگار عالم فرمود : به مردم بگو بروید گاوی ذبح نمایید و با بعضی از اعضای آن گاو که بر مرده می زنید ، مرده زنده می شود و به شما خواهد گفت که چه کسی مرا به قتل رسانیده است !
مردم به موسی (ع) گفتند : آن گاو چگونه گاوی است و چه صفاتی دارد ؟ موسی (ع) گفت: خدا می فرماید :آن گاو نه پیر است و نه جوان ! گفتند : باید چه رنگی باشد ؟ فرمود: گاو زردی که خوشگل باشد، نه کم رنگ که رو به سفید باشد و نه بسیار پررنگ که رو به سیاهی باشد ، بلکه رنگی داشته باشد هر که ببیند ، خوشش بیاید. گفتند :از گاوها زیاد است ،نشانه ی دیگر بدهید؟
فرمود: آن گاوی است که کار نکرده باشد ، در خلقتش عیبی هم نداشته باشد و رنگش هم اصلی باشد.
گفتند الآن دیگر فهمیدیم چه گاوی را بکشیم .
آن گاو محدود شد به گاوی که در نزد آن جوان بود که البته آن جوان ،پیامبر اکرم حضرت محمد و علی و امامان علیهم السلام را در خواب دیده بود که ای جوان تو از دوستان ما هستی و ما را بر تمام خلایق برتری دادی می خواهیم کمی از مزد ثواب های صلوات و تو سّلاتی که به ما پیدا کرده ای را در دنیا به تو برسانیم . مردم بنی اسرائیل برای خریدن گاو تو به نزدت خواهند آمد ، تو نباید بفروشی مگر با اجازه مادرت و ... آن جوان در حالی که شاد و خرسند بود ، از خواب بلند شد. 1
فردای آن روز بنی اسرائیل برای خریدن گاو به درِ خانۀ آن جوان آمدند و گفتند: گاو را به چند می فروشی ؟
گفت و گویشان به درازا کشید، قیمت آن قدر بالا رفت تا قرار شد که گاو را بکُشند و پوستش را پر از طلا کرده تحویل آن جوان بدهند.
معامله صورت گرفت، گاو را ذبح کردند. استخوان بیخ دم گاو را در آورده و بر آن مرده زدند و گفتند : پروردگارا! به حقّ محمّد (صلی الله علیه و اله و سلم) و اهل بیتش او را زنده گردان!
وقتی مرده زنده شد درحالی که صحیح و سالم ایستاده بود رو به پیامبر خدا کرد و گفت : یا نبیَّ الله! این دو پسرعموهایم بر من حسودی کردند، به خاطر دختر عمویم مرا به قتل رسانیدند، بعد در اینجا انداخته تا دیه ی مرا از اینها بگیرند.
حضرت موسی (ع) آن دو قاتل را گرفته به سزای عملشان رسانید و هر دو را کشت .
البته باید بگویم : بنی اسرائیل وقتی گاو را گرفتند، فوراً ذبحش کردند قبل از این که قیمتش را بپردازند، آمدند آزمایش کردند امّا مرده زنده نشد، متعجّب شدند رو به موسی کرده و گفتند: چه شد که مرده زنده نشده است ؟
پروردگار عالم وحی فرستاد به موسی که: من خُلف وعده نکردم امّا آنها چیزی را فراموش کردند و آن این که باید اوّل قیمت گاو را بپردازند بعد مرده زنده خواهد شد.
خداوند کریم وحی فرستاد به موسی:ای موسی! به بنی اسرائیل بگو: هر که از شما می خواهد که خدا زندگی او را در دنیا نیکو گرداند و دربهشت جایگاهش را عظیم قرار دهد و او را در بهشت با محمّد (صلی الله علیه و آله وسلم) و اهل بیتش هم صحبت گرداند، مثل آن چه که این جوان انجام داده انجام دهد!!

شکر و ازدیاد رزق و روزی
یکی از چیزهایی که نعمت روزی را برای انسان زیاد و پایدار می کند، نعمت شکرگزاری می باشد.
طریقه ی شکرگزاری هم در روایات ما از حضرات معصومین (علیه السلام) به ما رسیده است، بگو در شکرگذاری که وجود نازنین حضرت ختمی مرتبت محمّد مصطفی (صلی الله علیه و آله وسلم) فرموده هم صدا بشو که حضرت جبرئیل از جانب پروردگار عالم برای حضرتش آورده:
اَللَّهُمَّ لَکَ الحَمدُ عَلَی مَرَدٌّ نَوَازِلِ البَلاءِ وَ مُلِمَّاتِ الضَّرَّاءِ وَ کَشفِ نَوَازِلِ اللَّأوَاءِ و تَوالِی سُبُوغِ النَّعمَاءِ وَ لَکَ الحَمدُ عَلَی هَنِیءِ عَطَائِکَ وَ مَحمُودِ بِلائِکَ وَ جَلِیلِ آلائِکَ وَ لَکَ الحَمدُ عَلَی اِحسَانِکَ الکَثیرِ وَ خَیرِکَ الغَزِیرِ وَ تَکلِیفَ الیَسیرَ وَ دَفعِکَ العَسیرَ وَ لَکَ الحَمدُ عَلَی تَثمیرِکَ قَلیلَ الشُّکرِ وَ اِعطَائِکَ وَافِرَالأَجرِ وَ حَطُّکَ مُثَقَّلَ الوِزرِ وَ قَبُولِکَ ضِیقَ العُذرِ وَ وَضعِکَ فَادحَ الأِصرِ وَ تَسهیلِکَ مَوضِعَ الوَعِرِ وَ مَنعِکش مُفظِعَ الأَمرِ وَ لَکَ الحَمدُ عَلَی البَلاءِ المَصرُوفِ وَ وَافِرِ المَعرُوفِ وَ دَفعِ المَخُوفِ وَ اِذلالِ العَسُوفِ وَ لَکَ الحَمدُ عَلَی قِلَّةِ التَّکلیفِ وَ کَثرَةِ التَّخویفِ وَ تَقوِیَةِ الضَّعیفِ وَ اِغَاثَةِ اللَّهِیفِ وَ لَکَ الحَمدُ رَبٌّ عَلَی سَعَةِ اِمهَالِکَ وَ دَوَامِ اِفضَالِکَ وَ صَرفِ مِحَالِکَ وَ حَمیدِ فِعَالِکَ وَ تَوَالِی نَوَالِکَ وَ لَکَ الحَمدُ رَبِّ عَلَی تَأخیرِ مُعَاجَلَةِ العِقَابِ وَ تَرکَ مُغَافَصَةِ العَذَابِ وَ تَسهیلِ طُرُقِ المَآبِ وَ اِنزَالِ غَیثِ السَّحَابِ.5
پی نوشت ها:
1- الکافی ج:2ص:5511
2- الکافی ج: 2 ص:5512
3- بحارالانوار ج:92ص:
4- بحارالانوار13/ 270
5-- بحارالانوار91/ 1741

گردآورنده:واحد تحقیق و پژوهش موسسه فرهنگی قرآن و عترت اسوه تهران
منبع:کلیدهای زرق وروزی / سید هادی میراشرفی