چرا ازدواج (قسمت پایانی)

اسوه ,موسسه فرهنگی قرآن و عترت اسوه تهران

بسم الله الرحمن الرحیم
چرا ازدواج ؟(قسمت پایانی)
در مقاله گذشته دو علل از دلایل ازدواج را به تفصیل بیان کردیم که شامل 1. غریزه جنسی 2. نیاز به سکون و آرامش بودند. در این مقاله بنا داریم به ذکر دو مورد دیگر بپردازیم.
ج ـ نياز به انس و مودت
طبيعت و فطرت افراد بشر اقتضا مي‌کند که انسان‌ها به صورت دسته‌جمعي زندگي کنند. برپايه‌ي همين اصل، انسان‌‌ها احساس نياز به دوستي، محبت و داشتن رابطه با يکديگر مي‌کنند. اين، نياز روحي و فطري انسان‌ها به انس و مودت، امري بديهي است. قرآن کريم مي‌فرمايد: اين انس و مودت را ما در کانون ازدواج و همسري قرار داده‌ايم و زن و شوهر را مأنوس و محبوب يکديگر قرار داديم؛ «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» (روم،21) بر طبق آيه‌ي فوق مشخص مي‌شود که نزديکي رابطه ميان زن و مرد، فقط از جهت شهواني نيست، بلکه به سبب مودت و رحمت است.
در حقيقت، قانون خلقت است که زن و مرد را طالب يکديگر و علاقه‌مند به هم قرار داده است؛ اما نه از نوع علاقه‌اي که انسان به اشياء دارد و از خودخواهي ناشي مي‌شود؛ يعني اشيا را براي خود مي‌خواهد و فداي آسايش خود مي‌کند؛ علاقه زوجيت به اين معنا است که هر يک از زوجين سعادت و آسايش ديگري را مي‌خواهد و از گذشت و فداکاري درباره‌ي وي لذت مي‌برد. به همين جهت ديده مي‌شود که گاه ميان همسران مسائل شهوي و ارضاي غريزه جنسي ممکن نيست (خواه به جهت کهولت سن، مريضي يا غير آن) اما زندگي شيرين و همراه با محبتي دارند و اين دقيقاً به جهت نياز انسان به انس، رفاقت و دوستي است و احتمالاً از همين باب، بعضي از مفسرين تفاوت ميان محبت و رحمت را اين‌چنين تفسير کرده‌اند: «محبت در هنگام جواني و زيبايي است؛ ولي هنگام پيري بيشتر رحمت و عطوفت است.» از شيخ صدوق در «علل الشرايع» به شکل مستند و در «من لايحضره الفقيه» به شکل مرسل نقل شده است: زرارةبن‌اعين از حضرت صادق (علیه السلام) سؤال کرد: نزد ما مردمي هستند که مي‌گويند خداوند حوا را از قسمت نهايي دنده چپ آدم آفريده است، آيا اين صحيح است؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند از چنين نسبتي منزه و هم برتر از آن است؛ سپس فرمود: خداوند بعد از آفرينش حضرت آدم، حوا را به شکل نوظهور پديد آورد؛ حضرت آدم بعد از آگاهي از خلقت حوا از خداوند متعال پرسيد: اين کيست که قرب و نگاه او مايه‌ي انس من شده است؟ خداوند فرمود: اين حوا است، آيا دوست داري که با تو باشد و مايه‌ي انس تو باشد و با تو سخن بگويد و همنشين تو و تابع تو باشد؟ حضرت آدم
(علیه السلام) گفت: آري پروردگارا! تا زنده‌ام، سپاس تو بر من لازم است، آن‌گاه خداوند فرمود از من ازدواج او را بخواه؛ چون صلاحيت همسري تو را جهت تأمين شهوت دارد و خداوند شهوت جنسي را به وي عطا نمود. از اين روايت استفاده مي‌شود که نزديکي و نگاه آدم (علیه السلام) به حوا، مايه‌ي انس وي شده است و خداوند نيز همين اصل را پايه‌ي برقراري ارتباط آن‌ها با هم قرار داد و اين انس انسان، قبل از ظهور غريزه‌ي شهوت جنسي بوده است.
نکته قابل توجه اين است که پيوند دو همسر، پيوندي قراردادي و سببي است؛ با اين وجود، در اغلب پيوندها، محبت و علاقه آن‌چنان به وجود مي‌آيد که حتي از علاقه‌ي نسبي پيشي مي‌گيرد؛ اين علاقه و محبت همان چيزي است که آيه «وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً» بيان مي‌کند و در حقيقت اين دو يکي مي‌شوند و اين از تعبير قرآن به «عقدة النکاح» استفاده مي‌شود؛ زيرا در آيه‌ي «وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّىٰ يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ» (بقره، 235)، زوجيت به «عقده» تشبيه شده است و عقده در لغت عرب به همان گره‌اي که به دو تکه نخ زده مي‌شود، به شکلي که آن دو تکه نخ يکي مي‌شود، اطلاق مي‌شود. از اين رو، زن و شوهر با عقد نکاح در واقع يکي مي‌شوند.
از پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده است که بعد از جنگ احد به دختر جحش فرمود: دايي تو، حمزه شهيد شد. گفت: «انا لله و انا اليه راجعون»؛ من اجر اين مصيبت را از خدا مي‌خواهم. سپس پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)فرمود: برادرت نيز شهيد شد؛ بار ديگر همان جملات سابق را تکرار نمود؛ اما همين که خبر شهادت همسرش را به او داد، دست بر سر گذاشت و فرياد کشيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «نعم مايعدل الزوج عند المرأة شئ»؛ «بله، در نزد زنان چيزي و يا کسي جاي همسر را نخواهد گرفت.»
د- ميل به تداوم وجود خويش
ازدواج منشأ بقاي نسل و حفظ نوع بشري است و همين ميل انسان به فرزند داشتن و حب بقا، مي‌تواند منشأ طبيعي ازدواج باشد و اين ميل و علاقه، ميلي فطري و طبيعي است که هر فردي آن را احساس مي‌کند. البته اغراض و اهداف ديگري نيز مي‌تواند آن را تقويت کند که در ميان انسان‌ها مختلف و متفاوت است. به عنوان نمونه، در جوامع عشيره‌اي، وجود فرزند زياد منشأ قدرت به حساب مي‌آيد؛ گروهي ديگر، فرزند را جهت دستگيري در ايام پيري و... مي‌خواهند؛ اما اصل فرزند داشتن، به اين جهت مطلوب است که دنباله‌ي وجود خود انسان تلقي مي‌شود و در جهت تمايل به بقا و حيات خويشتن است. آدمي فرزند را مرتبه‌ي نازله از وجود خويش تلقي مي‌کند و بقاي آن را بقاي خود مي‌داند.
بنابراين، با وجود انگيزه‌هاي مختلف براي طلب فرزند، يک ميل فطري هم که ميلي اصيل و مطلوب است وجود دارد و خواست مستقل فطري به آن تعلق مي‌گيرد.
قرآن کريم، زناشويي را تنها وسيله‌ي حفظ نسل و بقاي نوع انسان و داشتن فرزندان صالح معرفي کرده است. «وَاللَّـهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً » (نحل،72) يکي از صفات عبادالرحمن اين است که از خداوند متعال مي‌خواهند که به آن‌ها فرزندان صالح بدهد «وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا» (فرقان،74) عشق و علاقه زکريا به فرزند نيکو و صالح داشتن، حکايت از يک ميل فطري و ذاتي به داشتن فرزند مي‌کند: «هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖإِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ» (آل عمران، 38)از جمله موارد اثبات مطلوبيت فرزند و فطري بودن آن، اين نکته است که انسان‌هايي که از داشتن فرزند محروم هستند، درصدد برمي‌آيند که براي خود فرزندخوانده‌اي فراهم کنند. قرآن در اين زمينه بياني دارد که به آن اشاره مي‌شود: کسي که يوسف (علیه السلام) را در مصر خريد، به همسرش سفارش او را کرد و گفت: «أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَىٰ أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا...» (يوسف،21) از اين جمله چنين استفاده مي‌شود که عزيز مصر فرزندي نداشت و در اشتياق فرزند به سر مي‌برد، هنگامي‌که چشمش به اين کودک زيبا و برومند افتاد، دل به وي بست که جاي فرزند او باشد.
با توجه به مطالب گفته شده می توان نتیجه گرفت که ازدواج منشا طبیعی و فطری دارد.
و خداوند به صورت غریزی و فطری میل به این امر را در انسان قرار داده است.



گرداورنده: زینب دولتی
منابع: قرآن کریم
کتاب خانواده (مجموعه بیانات مقام معظم رهبری پیش از خطبه عقد برای جوانان)
مجموعه کتاب‌های (بهتر از آینه و شمعدان) پژوهشگران مرکز حیات طیبه

از این نویسنده

Iran 75.9% Iran
United States of America 5.9% United States of America
Germany 3.4% Germany
Unknown 2.8% Unknown

جمع:

132

کشورها
امروز: 60
روز گذشته: 118
این هفته: 465
هفته ی گذشته: 865
این ماه: 2,791
ماه گذشته: 3,555

تماس با واحدهای اسوه

02155390120
02155482025
واحد وام، داخلی 1
واحد فرهنگی و ازدواج، داخلی 2
واحد رفاهی و خدماتی، داخلی 4
مدیریت:
02155377676
09911135529

ارتباط با ما

آدرس : تهران، میدان انقلاب، خیابان کارگر جنوبی، پایین‌تر از چهارراه لشکر، روبروی دانشگاه علامه طباطبایی (یا پمپ بنزین) کوچه شهید علی غیاثوند قیصری- بن بست آریا- پلاک 6 - زنگ سوم
ایمیل: info@osveh.org ساعت کاری موسسه: شنبه تا چهارشنبه 8 الی 16

کدام بخش از مطالب سایت برای شما جذابتر است؟