اولین عامل خوش بختی در خانواده، دقت در انتخاب همسر است؛ زیرا ازدواج یک امر بسیار مهم و سرنوشت ساز است که کامیابی یا شکست در آن، در زندگی آینده تاثیر به سزایی دارد.
عوامل خوشبختی
«کسی که درصدد ساختن خانهای است، قبل از ساختن، مقدمات آن را فراهم میسازد؛ زمین می-خرد، مصالح آماده میکند و طرح میریزد تا خانه ی آینده اش کاملا مطلوب و بیعیب باشد. در زندگی نیز باید از قبل، در انتخاب اعضای خانواده و چگونه ساختن زندگی آینده بسیار دقت کرد؛ این ها از مهم ترین مسائلی است که سلامت و پای داری زندگی را تامین کرده و خوش بختی را به ارمغان میآورد.
در این بخش، برخی ملاک ها برای شروع زندگی خوب، آورده شده است:
۱٫ دقت در انتخاب همسر
اولین عامل خوش بختی در خانواده، دقت در انتخاب همسر است؛ زیرا ازدواج یک امر بسیار مهم و سرنوشت ساز است که کام یابی یا شکست در آن، در زندگی آینده تاثیر به سزایی دارد. همسر خوب و موافق، زندگی را قرین آرامش و آسایش میکند و زمینه را برای پرورش استعدادهای درونی و سعادت و خوش بختی فراهم میسازد. برعکس، شکست در ازدواج موجب یاس و دل سردی میشود و استعدادهای درونی را از حرکت و تکامل باز میدارد.با طلاق و جدایی هم نمیتوان مشکل را حل کرد زیرا امری است دشوار و ده ها مشکل به همراه دارد. بنابراین بر جوانان لازم است که قبل از ازدواج کمال دقت و عاقبت اندیشی را انجام دهند و سعی کنند همسری خوب و موافق بیابند.
در همین زمینه امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «زن به منزله ی گردن بندی است که بر گردن میافکند پس مراقب باش که چه چیزی را بر گردن میافکنی؛ و برای زن نمیتوان قیمتی را تعیین کرد، چه خوب و چه بد اما ارزش زن-های نیک را با طلا و نقره نمیشود تعیین کرد زیرا آن ها از طلا و نقره ارزش مندترند و اما بدان آن ها ارزش خاک را هم ندارند، زیرا که خاک از آن ها بهتر است».۴ابراهیم میگوید به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: «همسر من فوت شده. او همسر خوب و سازگاری بود. اکنون قصد دارم مجددا ازدواج کنم. فرمود: “خوب دقت کن که خودت را در کجا مینهی و چه کسی را در مالت شریک میگردانی و بر دین و اسرارت آگاه میسازی”.»۵
امام رضا(علیه السلام) میفرماید: «به بنده ی خدا فایدهای بهتر از همسر خوب نمیرسد که وقتی او را میبیند خشنودت سازد و در غیاب او از نفس خودش و مال شوهرش حفاظت کند».۶ از این روایات به خوبی فهمیده میشود که یکی از عوامل خوش بختی در خانواده دقت در انتخاب همسر است زیرا انتخاب همسر مانند لباس خریدن، موقتی نیست. تو میخواهی یک عمر با او زندگی کنی و او را محرم راز خود قرار دهی، ممکن است در اثر عجله و عدم دقت کافی، ناچار شوی عمری را با ناراحتی و گرفتاری بگذرانی.
۲٫ ایمان و دین داری
ایمان و دین داری یکی از عوامل بسیار مهم و اساس خوش بختی در خانواده به حساب میآید. در قرآن کریم و روایات معصومین(علیه السلام) نیز به آن تاکید شده است. قرآن کریم در همین زمینه میفرماید: «وَلا تَنکحُوا المُشرِکَات حتَّی یُومنَّ وَلامَه مُومنَه خَیرُ من مُشرِکَه وَلَو اعجَبَتکُم وَلا تُنکِحُوا المُشرِکین حتَّی یُومنوا وَلَعَبد مُومِنُ خَیرُ مِن مُشرِکٍ وَلَو أعجَبَکُم اولئکَ یَدعُونَ الی النّارِ وَاللّهُ یَدعُو الَی الجَنَّه؛۷ با زنان مشرک تا زمانی که ایمان نیاورده اند ازدواج نکنید، اگرچه به خاطر مال یا جمال و مقام (موقعیت) شما را به شگفتی آورند و زنان خود را به ازدواج مردان مشرک و بت پرست تا ایمان نیاورده اند در نیاورید اگر چه (مال و زیبایی و موقعیت) آنان شما را به شگفتی آورند؛ زیرا آن ها شما را به سوی آتش دعوت میکنند و خداوند شما را به بهشت و آمرزش دعوت مینماید».
هم چنین رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «هرکس با زنی برای مالش ازدواج کند خدا او را به همین امر واگذار مینماید و هر کس که برای جمالش ازدواج کند به چیزی میرسد که از آن کراهت دارد و هر کسی که برای دین داری ازدواج کند خداوند هر سه را برایش جمع میکند.»۸و نیز امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «اگر مرد با زنی برای جمال یا مال ازدواج کند به همین امر واگذار میشود ولی اگر برای دین دار بودن او ازدواج کند خدا مال و جمال را نیز نصیبش میگرداند.»۹
البته اسلام مخالف زیبایی و ثروت نیست، اما اگر امر دایر باشد بین دین دار و زیبا و یا دین دار و ثروت مند، دین دار مقدم است زیرا زن دین دار مایه ی سعادت و خوش بختی انسان است. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «از سعادت و خوش-بختی مرد آن است که زن صالح و پاک دامن داشته باشد.»۱۰ آن چه که از این آیه و روایت استفاده میشود، این است که انسان هوشیار هیچ گاه به آراستگی زنان نگاه نمیکند و به جمال آنان فریب نمیخورد، بلکه به ذاتیات و تدین وی میاندیشد.
۳٫ عقل و هوش
عقل و زیرکی، یکی دیگر از عوامل خوش بختی در خانواده محسوب میشود. اداره و تداوم و پیمودن راه راست و حل مشکلات زندگی کار سادهای نیست. اگر دو همسر با هم تفاهم داشته باشند و موقعیت یک دیگر و شرایط و امکانات زندگی را خوب درک کنند میتوانند زندگی را بر پایه ی صحیحی استوار سازند و به انجام وظیفه مشغول باشند و به کانون خانواده، صفا و محبت و گرمی دهند و با عقل و درایت مشکلات را حل و فصل نمایند.
همسر عاقل، امکانات خانواده و شرایط و اوضاع زندگی را خوب درک میکند و با توقعات بیجا و بلندپروازی همسرش را در فشار قرار نمی-دهد. اکثر اختلافات خانواده و کشمکش های زندگی، معلول جهالت و نادانی زن و شوهر یا یکی از آن ها است. زوجین هر چه عاقل تر باشند بهتر میتوانند همسرداری کنند و وسیله ی آسایش و خوشی همدیگر را فراهم سازند و از اختلافات و مشکلات بکاهند. همسر عاقل، گذشت و بردباری دارد و با بهانه های کوچک و جزیی زندگی را متلاشی نمیسازد.۱۱
عقل و هوش زن و شوهر در فرزندان نیز تاثیر دارد. فرزندان خانواده ی خوش فهم و با هوش، غالبا زیرک میشوند و برعکس، حماقت و نادانی پدر و مادر نیز معمولا به فرزند منتقل میشود همسر با هوش و عاقل بهتر میتواند در تعلیم و تربیت فرزندانش انجام وظیفه نماید. عقل و درایت یکی از عوامل باارزش خوش بختی محسوب میشود که به هنگام گزینش همسر باید کاملا مورد توجه قرار بگیرد. در همین زمینه امام علی(علیه السلام) میفرماید: «با انسان احمق و نفهم ازدواج نکنید زیرا معاشرت با او بلایی است عظیم و فرزندانش نیز ضایع خواهند شد.»۱۲همچنین امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «عقل، دلیل و راه نمای مومن است.»۱۳
۴٫ تفاهم اخلاقی
چهارمین عامل خوش بختی در خانواده تفاهم اخلاقی است چون زن و شوهر باید یک عمر با هم زندگی کنند. اگر خوش اخلاق باشند زندگی آن ها شیرین و دل پذیر و گرم و باصفا خواهد بود و با تفاهم اخلاقی مشکلات زندگی را حل و فصل خواهند کرد و برعکس اگر هردو یا یکی از آن ها بداخلاق باشند زندگی بر هر دو نفر سخت و دشوار خواهد شد و چیزی نمیتواند تلخی آن را شیرین سازد.
اخلاق نیک یکی از بهترین عوامل خوش بختی محسوب میشود که شامل راست گویی، امانت داری، خوش اخلاقی، خوش زبانی، خیرخواهی، پاکیزگی، باادبی، گذشت، بردباری، وظیفه شناسی، نجابت، عفت، کم توقعی، نرم خویی، رعایت اقتصاد در زندگی، شجاعت، ایثار و … که برای هر انسان یک مزیت واقعی است.برعکس این صفات، از نقاط نقص و ضعف انسان محسوب میشود مانند:تندخویی، خشم، دروغ گویی، خیانت، لج بازی، کینه توزی، حسادت، بدبینی، بیادبی، پررویی، بدزبانی، ترسویی، نفاق، پرتوقعی، بخل، کثیف بودن، ول خرجی و … در همین زمینه، روایات فراوانی وارد شده است.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «اگر کسی به عنوان خواستگاری به نزد شما آمد که خلق و دینش را میپسندید، با او ازدواج کنید و اگر به این دستور عمل نکنید فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد.»۱۴و نیز در روایات دیگر میفرماید: «دخترت را به ازدواج انسان متقی و پرهیزگار درآور زیرا اگر دخترت را دوست داشته باشد او را اکرام و احترام میکند و اگر نسبت به او بغض داشته باشد به او ظلم نمیکند.»۱۵
«حسین بشار واسطی» میگوید: «به امام رضا(علیه السلام) نوشتم، یکی از خویشاوندان از دخترم خواستگاری کرده است اما بداخلاق است. امام فرمود: “اگر بداخلاق است دختر به او نده.”۱۶از روایات برمی آید که زن و شوهر بدون تفاهم اخلاقی نمیتوانند مشکلات زندگی را حل و فصل کنند. زندگی با همسر بداخلاق و بدرفتار و … رنج آور است و انسان هر روز آرزوی مرگ میکند زیرا دیدن حالات و رفتار و مشاهده ی گفتارهای بد او، از تحمل هر انسان صبور و شکیبایی خارج است. بنابراین، شرط اساسی زندگی سالم، صمیمی، بانشاط و باصفا، داشتن همسری خوش اخلاق و عفیف و نیک گفتار است.
۵٫ عفت و پاک دامنی
از جمله عوامل خوش بختی در خانواده عفت و پاک دامنی است. اگر ما به قرآن کریم و روایات معصومان دقت کنیم به خوبی میفهمیم که آنان بر عفت و پاک دامنی تاکید فراوان میکردند. قرآن شریف در همین زمینه میفرماید: «الزّانی لا یَنکحُ الا زَانیَهً او مُشرِکَه وَ الزّانیهُ لا یَنکحُهَا الا زَانٍ او مُشرِکُ وَ حُرّمَ ذَلک عَلَی المُومنین؛۱۷ مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمیکند و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود در نمیآورد و این کار بر مومنان حرام شده است.»
هم چنین رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: “خداوند متعال میفرماید: «وقتی اراده کنم که خیر دنیا و آخرت را برای یک مسلمان جمع کنم، قلبی خاشع و زبانی ذاکر و تنی صابر بر بلا به او عطا میکنم و همسری به او میدهم که از نگاه کردن به وی شادمان شود و آن زن در غیاب شوهر از نفس خود و مال [دارایی] شوهرش نگه داری کند.»”۱۸هم چنین امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «کفو بودن در این است که عفیف و پاک دامن باشد و از امکانات اقتصادی نیز برخوردار باشد.»۱۹و نیز امام صادق(صلی الله علیه و آله و سلم) در باره ی سعادت و خوش بختی انسان میفرماید: «خوشا به حال کسی که مادرش عفیف و پاک دامن باشد.»۲۰
این که در فرهنگ دینی و سفارش پیشوایان معصوم(علیه السلام) به پاکی و عفت مردان و زنان تاکید فراوان شده، برای آن است که اگر پدر و مادر بدرفتار و ناپاک باشند و توجه به دستورات شرعی نداشته باشند، در اخلاق و روش کودک اثر نامطلوبی برجای خواهد گذاشت و اغلب کودکان به خصوص دختران قدم جای قدم مادران میگذارند.
آن چه که از این آیه و روایات به خوبی میفهمیم، این است که زندگی زناشویی بر پایه ی انحصار و اعتماد برپا می-شود. زن و شوهر قصد دارند تمام وجود یک دیگر را تصاحب نمایند و دیگر ی در این کانون راه نداشته باشد. مرد از همسرش انتظار دارد که چشم طمع از مردان بیگانه قطع کند و تمام وجودش را در انحصار او قرار دهد به مردان بیگانه نگاه نکند، محبت دیگری در دلش نباشد، زیبای هایش را در معرض دید دیگران قرار ندهد، با آن ها گرم نگیرد و شوخی و مزاح نکند و عفیف و پاک دامن باشد.
مرد به هنگام گزینش همسر، درصدد یافتن زن عفیف، با حیا و پاک دامن است که صد در صد مورد اعتماد باشد و این خواسته ی بسیار باارزش و مشروعی است زیرا زندگی با یک زن خیانت کار برای یک مرد غیور غیرقابل تحمل است. زن نیز به هنگام ازدواج درصدد یافتن شوهر عفیف و پاک دامنی است که صد در صد مورد اعتماد باشد، چشم چرانی نکند و دلش را از محبت زنان بیگانه خالی گرداند و تمام وجودش را در انحصار همسر مشروعش قرار دهد.
۶٫ اهداف مشترک
یکی دیگر از عوامل خوش بختی در خانواده، اهداف مشترک محسوب میشود. هر چه مشترکات میان افراد، افزایش یابد به همان مقدار امکان توافق، بیشتر میشود. وقتی دو انسان، علاقه ها و مشترکات فراوان دارند، امکان بیشتری برای هم زیستی سالم دارند. در پیمودن راه زندگی باید بر مشترکات طرفینی افزود و از زمینه های اختلاف کاست. به گفته ی مولوی مشترکات، زاغ و لک لک را نیز سازگار مینماید:
آن حکیمی گفت: دیدم هم تکی
در بیابان زاغ را با لک لکی
در عجب ماندم بجستم حال شان
تا چه قدر مشترک یابم نشان
چون شدم نزدیک، من حیران و دنگ
خود بدیدم هردوان بودند لنگ»۲۱
البته این مسئله، را هم تجربه اثبات میکند، هم عقل و هم روان شناسی، چنان که یکی از روان شناسان مینویسد: «روشن است که بسیاری از الگوهای روابط زناشویی میتوانند عمل کرد رضایت بخش داشته باشند. عناصر مشترک زیر احتمالا در این الگوها دیده میشود:
۱٫ احترام متقابل: زن یا شوهر در همسر خود توانایی یا ویژگی مهمی را میبیند که از نظرش قابل احترام است.
۲٫ شکیبابی: توانایی زن و شوهر در پذیرش کم بودهای یک دیگر.
۳٫ توانایی توافق بر سر هدف های مشترک و پیش برد آن ها.۲۲
روان شناس دیگری میگوید: «بهترین حالت هنگامی است که دو همسر در خدمت یک آرمان یگانه چون هنر، عدالت اجتماعی یا خدا به هم پیوسته باشند.۲۳»بنابراین، وقتی که میخواهیم هم سفر یا همسر را انتخاب کنیم، باید کسی را برگزینیم که با ما در یک مسیر و به سوی هدف مشترک در حرکت بوده و به ارزش های مورد پسندمان پای بند باشد، چون ارزش های مشترک بین دو انسان الفت و صمیمیت ایجاد میکند ولی کدامین هدف مشترک، بالاتر از ارزش های شرعی ودینی است؟
۷٫ عمل صالح
از مهمترین عوامل خوش بختی انسان در دنیا و آخرت عمل به احکام شرعی و دینی است و این مطلب را میتوان از آیات قرآن کریم استخراج کرد. قرآن شریف خانواده ا ی را طراحی میکند که مکتب و معبدی است که اعضای آن مدارج بندگی را طی میکنند و به حیات طبیه راه مییابند. افراد در خانواده، علاوه بر تامین حقوق دنیوی خود مانند امنیت، آرامش، تغذیه، بهداشت مناسب، تحصیل علوم و عدالت اجتماعی و … حقوق معنوی خود را نیز جست وجو می-کنند. مرد و زن موظف به ایجاد شرایط مقتضی و رفع موانع برای دست یابی یک دیگر به این حقوق هستند.
در همین زمینه قرآن کریم میفرماید: «مَن عَملَ صالحاً مِن ذَکَرٍ او انثَی وَ هوَ مُومن فَلَنُحیِیَنَّه حَیَاهً طَیبهً وَلَنَجزیِنَهُم اجرهُم بِاحسنِ مَا کَانوا یَعملُونَ؛۲۴ هر کس کار شایستهای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مومن است، او را به حیاتی پاک، زنده میداریم و پاداش آن ها را به بهترین اعمالی که انجام میدادند خواهیم داد». خداوند در این آیه ، شرط رسیدن به حیات طبیه و دخول در بهشت و اجر اعمال را، ایمان و عمل صالح ذکر میکند و این دو، تنها در محیط خانواده کسب میشود.دین اسلام هیچ گونه فرق میان زن و مرد در کسب حقوق معنوی نگذاشته است: «کُلُ نَفسٍ بِمَا کَسَبَت رَهِینه؛۲۵ (آری) هر کس در گرو اعمال خویش است.»
و نیز در آیه ی دیگر میفرمایند: «وَالّذینَ یَقُولُونَ رَبَنّا هَب لَنَا مِن ازوَاجِنَا وَ ذُرِیّاتَنا قُرهَ اعَیُنٍ وَ اجعَلنَا للمُتّقِینَ امَاماً؛۲۶ و کسانی که میگویند: پروردگارا! از همسران و فرزندان مان مایه ی روشنی چشم ما قرار بده و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان.»«قره» از واژه ی قرار است و منظور از «قره اعین»، آرامش دیدگان است. چشم انسان در چیزی که خوشایند اوست، آرام میگیرد.
در این آیه، عباد الرحمن از خداوند درخواست میکنند که همسران و فرزندان شان را مایه ی آرامش چشم آن ها قرار دهد و از آن جا که چشم و دل مومن جز به رضای حق آرام نمیگیرد، نتیجه ی آیه این است که:پروردگارا، نسل و اهل خانه ی ما را در مسیر خود و مورد رضای خود قرار ده. خلاصه آن که مومنین – عبادالرحمن – علاوه بر انجام مسئولیت خود در قبال تامین حقوق معنوی خانواده، برای کمال معنوی آنان و رسیدن به رضای حق نیز دعا میکنند.۲۷
شاید انگیزه برای این خیرخواهی و دعا، این آیه باشد: «وَ الّذینَ امَنُوا وَاتّبَعَتهُم ذُرِیّتُهُم بِایمَانٍ الحَقنَا بِهِم ذُرِیَتَهُم وَ مَا التنَاهُم مَن عَمَلِهِم مِن شَیء کُلُ امرِیٍ بِمَا کَسَبَ رَهِین؛۲۸ کسانی که ایمان آوردند و فرزندان شان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندان شان را در بهشت به آنان ملحق میکنیم؛ و از پاداش عمل شان چیزی نمیکاهیم؛ و هر کس در گرو اعمال خویش است.»
در تفسیر قرطبی، ذیل همین آیه ی فوق از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمودند: «خداوند ذریه ی مومن را در بهشت همدرجه ی او قرار میدهد، هر چند آن ذریه از حیث عمل و پاداش از او نازل تر باشند، برای آن که به وجود ایشان و پیوستگی ایشان، چشم روشن شود.»۲۹ در قرآن کریم از خیرخواهی، نصیحت و دعای والدین برای فرزندان، شواهد دیگری نیز وجود دارد؛ نظیر نصایح لقمان به فرزندش که در طی پنج نصیحت عمده، وی را به توحید و دوری از شرک، حسن خلق، نماز، امر به معروف و نهی از منکر، صبر و شکیبایی و میانه روی توصیه میکند و از تکبر، خودپسندی، فخر و مباهات به دیگران منع میکند.
هم چنین درخواست حضرت نوح برای پسرش که خداوند او را به خویش ملحق گرداند: «وَ نَادَی نُوحُ رَبَهُ فَقَالَ رَبِ انَّ ابِنی مِن اهِلی وَ انَّ وَعدَکَ الحَقُ وَ اَنتَ احکَمُ الحَاکِمِینَ؛۳۰ نوح به پروردگارش عرض کرد: «پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعده ی تو (در مورد نجات خاندانم) حق است؛ و تو از همه ی حکم کنندگان برتری.» اما از آن جا که پسر نوح غیرصالح بود و از اهل او حساب نمیشد، پاسخ شنید: «قَالَ یَا نُوحُ انهُ لَیسَ مِن اهلِکَ اِنّهُ عَمَلُ غَیرُ صَالحٍ فَلا تَسالنی مَا لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمُ انّی اعِظُکَ ان تَکُونَ مِن الجَاهِلِینَ؛۳۱ای نوح ! او از اهل تو نیست؛ او عمل ناصالحی است [ فرد ناشایستهای است] پس آن چه را آگاه نیستی از من مخواه.»
پدر مورد تایید قرآن که به عنوان الگوی والدین معرفی میشود، حضرت ذکریا(علیه السلام) است که فرزندی موحد و حکیم چون یحیی دارد و قرآن او را به عنوان فرزندی نیکوکار نسبت به والدین و پرهیزگار و دور از ستم گری و عصیان می-ستاید و به او درود میفرستد: «و براً بوالدیه و لم یکن جبار عصیاناً و سلام علیه یوم ولد و …۳۲؛ او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و جبار (و متکبر) و عصیان گر نبود. سلام بر او، آن روز که تولد یافت و آن روز که میمیرد و آن روز که زنده برانگیخته میشود!» و مریم مادر نمونهای که فرزندی چون عیسی به دنیا میآورد و خداوند فرزندش را به نیکی به مادر توصیه میکند. «و اوصانی بالصلوه و الزکاه مادمت حیا و براً بوالدتی و لم یجعلنی جباراً شقیاً،۳۳»
جمعبندی و نتیجهگیری
باید برای سعادت و خوش بختی در خانواده عوامل منطقی و درستی در دست داشته باشیم که بهترین عوامل، در آیات قرآن کریم و روایات معصومان(علیهم السلام) بیان شده است. از آن جمله میتوان به: ۱٫ دقت در انتخاب همسر ۲٫ ایمان و دین-داری ۳٫ عقل و هوش ۴٫ تفاهم اخلاقی ۵٫ عفت و پاک دامنی ۶٫ اهداف مشترک و ۷٫ عمل صالح اشاره کرد.
این عوامل سبب سعادت و خوش بختی انسان در دنیا و آخرت میشود. باید به مرد و زن جوانی که میخواهند با هم ازدواج کنند توصیه شود در انتخاب همسر به این عوامل دقت کامل داشته باشند که چه کس را در دین و اسرار خود آگاه می-سازند. مسلما یک همسر با ایمان، عاقل، بااخلاق و پاک دامن نمیتواند با یک همسر بیایمان، بیعقل، بداخلاق و خیانت کار و بیعفت ازدواج کند و عمرش را با بدبختی بگذراند.
۱٫ ر. ک، زمانی، مصطفی، عشق و خودکشی، پیام اسلام، قم: به نقل از زمزم معارف، ش۱۶، ص۳۸، سال۱۳۸۷٫
۲٫ بایار، ویرجینیا، چگونه انسان بهتر باشیم، ترجمه ی ناهید فخرایی، ص۱۹۰، بنگاه ترجمه و نشر کتاب تهران، بیتا.
۳٫ ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه ی مهدی قائنی، ص۱۰۶، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، بیتا.
۴٫ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۷، تهران: المکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷٫
۵٫ همان، ص۱۲٫
۶٫ همان، ص۲۲٫
۷٫ بقره، آیه ی ۲۲۱٫
۸٫ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳۱٫
۹٫ کلینی، محمد بن یعقوب، فروع الکافی، ج۵، ص۳۳۳، بیروت: دار الاضواء، ۱۴۰۵٫
۱۰٫ همان، ص۳۲۷٫
۱۱٫ امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، ص۱۰۲، تهران: موسسه ی انتشارات امیرکبیر، سال ۱۳۷۸٫
۱۲٫ نوری الطبرسی، میرزا حسن، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۹۳، قم: موسسه ی آل البیت، ۱۴۰۷٫
۱۳٫ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه ی سیدجواد مصطفوی، ج۱، ص۳۰، تهران: چاپ دوم، ۱۳۷۷٫
۱۴٫ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۵۱٫
۱۵٫ الطبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۳۳، تهران: سال ۱۳۷۶٫
۱۶٫ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱-۲٫
۱۷٫ نور، آیه ی ۳٫
۱۸٫ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۲۳٫
۱۹٫ همان، ص۵۱٫
۲۰٫ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵، ص۲۸۵، بیروت: موسسه ی الوفا، ۱۴۰۹٫
۲۱٫ مولوی بلخی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، ص۲۶۹، اقبال سال۱۳۷۴٫
۲۲٫ الکسنو، ریتال و ربچاد، زمینه ی روان شناسی، ترجمه ی محمدتقی براهنی، ج۱، ص۱۸۰، بهروز، تهران، سال۱۳۶۷٫
۲۳٫ لپ، انیاس، روان شناسی عشق ورزیدن، ترجمه ی کاظم سامی و محمود ریاض، ص۲۱۷، رز، تهران، سال ۱۳۵۶٫
۲۴٫ نحل، آیه ی ۹۷٫
۲۵٫ مدثر، آیه ی ۳۸٫
۲۶٫ فرقان، آیه ی ۷۴٫
۲۷٫ حسینی، اکرم، تحکیم خانواده در آموزه های قرآنی، نشریه ی کتاب زنان، ش۲۶؛ ص۶۸، سال ۱۳۸۳٫
۲۸٫ طور، آیه ی ۲۱٫
۲۹٫ قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۴۵، بیروت: دار الکتب العلمیه، سال ۱۴۲۰٫
۳۰٫ هود، آیه ی ۴۵٫
۳۱٫ همان، آیه ی ۴۶٫
۳۲٫ مریم، آیه ی ۱۴-۱۵٫
۳۳٫ همان، آیه ی ۳۱-۳۲٫
منبع: ماهنامه پیام زن؛ شماره۲۳۰