بسم الله الرحمن الرحیم
یاد مرگ و ذکر معاد از نظر امام علی(ع) بالاترین ذکرهاست (قسمت دوم)
یاد مرگ، انسان را از فرو رفتن در دام دنیای نکوهیده باز میدارد و سرکشی آدمی را مهار میزند؛ و از این رو یاد مرگ و ذکر معاد بالاترین ذکرهاست. امیرمومنان علی (ع) فرزند خود حسن (ع) و همۀ فرزندان معنوی خویش را بدین روش نیکوی تربیتی، یادآور شده و فرموده است: «یَا بُنَیَّ، أَکْثِرْ مِنْ ذِکْرِ الْمَوْتِ، وَ ذِکْرِ مَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ، وَ تُفْضِی بَعْدَ الْمَوْتِ إِلَیْهِ، حَتَّی یَأْتِیَکَ وَ قَدْ أَخَذْتَ مِنْهُ حِذْرَکَ، وَ شَدَدْتَ لَهُ أَزْرَکَ، وَ لاَ یَأْتِیَکَ بَغْتَةً فَیَبْهَرَکَ. وَ إِیَّاکَ أَنْ تَغْتَرَّ بِمَا تَرَی مِنْ إِخْلاَدِ أَهْلِ الدُّنْیَا إِلَیْهَا، وَتَکَالُبِهِمْ عَلَیْهَا، فَقَدْ نَبَّأَکَ اللهُ عَنْهَا، وَ نَعَتْ هِیَ لَکَ عَنْ نَفْسِهَا، وَتَکَشَّفَتْ لَکَ عَنْ مَسَاوِیهَا، فَإِنَّمَا أَهْلُهَا کِلاَبٌ عَاوِیَةٌ، وَ سِبَاعٌ ضَارِیَةٌ، یَهِرُّ بَعْضُهَا عَلَی بَعْضٍ، وَ یَأْکُلُ عَزِیرُهَا ذَلِیلَهَا، وَ یَقْهَرُ کَبِیرُهَا صَغِیرَهَا. نَعَمٌ مُعَقَّلَةٌ، وَ أُخْرَی مُهْمَلَةٌ، قَدْ أَضَلَّتْ عُقُولَهَا، وَ رَکِبَتْ مَجْهُولَهَا. سُرُوحُ عَاهَةٍ بِوَادٍ وَعْثٍ، لَیْسَ لَهَا رَاعٍ یُقِیمُهَا، وَ لاَ مُسِیمٌ یُسِیمُهَا. سَلَکَتْ بِهِمُ الدُّنْیَا طَرِیقَ الْعَمَی، وَ أَخَذَتْ بِأَبْصَارِهِمْ عَنْ مَنَارِ الْهُدَی، فَتَاهُوا فِی حَیْرَتِهَا، وَ غَرِقُوا، فِی نِعْمَتِهَا، وَاتَّخَذُوهَا رَبًّا، فَلَعِبَتْ بِهِمْ وَلَعِبُوا بِهَا، وَ نَسُوا مَا وَرَاءَهَا.» (نهج البلاغه، نامۀ ۳۱)
فرزندم! بسیار یاد مرگ کن، و یاد آنچه با آن بر میآیی، و آنچه پس از مردن روی بدان نمایی، تا چون بر تو در آید سازِ خویش را آراسته باشی و کمرِ خود را بسته، و ناگهان نیاید و تو را مغلوب نماید؛ و مبادا فریفته شوی که بینی دنیاداران به دنیا دل مینهند، و بر سرِ دنیا بر یکدیگر میجهند. چه خدا تو را از دنیا خبر داده و دنیا وصف خویش را با تو در میان نهاده و پرده از زشتیهایش برائت گشاده. همانا دنیاپرستان سگانند عوعوکنان، و درندگانند در پی صید دوان. به جان یکدیگر افتادهاند؛ نیرومندشان ناتوان را طعمه خویش مینماید، و بزرگشان بر خُرد دست چیرگی میگشاید. گروهی از ایشان [چون] حیوانات پایبند نهاده، و گروهی دیگر [چون] حیوانات رها شده، و خِرَد خود را از دست داده. در کار خویش سرگردان، در چراگاه زیان، در بیابانی دشوارگذر روان؛ نه شبانی که به کارشان رسد، نه چرانندهای که به چرایشان بَرَد. دنیا به راه کوریشان راند و دیدههایشان را از چراغ هدایت بپوشاند. در بیراهگیاش سرگردان، و فرو شده در نعمت آن. دنیا را پروردگار خود گرفتهاند و دنیا با آنان به بازی پرداخته و آنان سرگرمِ بازی دنیا، و آنچه را پسِ آن است فراموش ساخته.
اگر انسان مرگ را فرا راه خویش بیند و پیامدهای آن را در نظر آورد، بیگمان از دل سپردن به دنیای نکوهیده آزاد میشود و از تن دادن به فریبکاریهای آن سرباز میزند. امیرمومنان (ع) با یاد آوردن مرگ و تبعات آن، مردمان را به اصلاح خود میخواند و میفرماید: «اُذْکُرُوا انْقِطَاعَ اللَّذَّاتِ، وَ بَقَاءَ التَّبِعَاتِ.» (نهج البلاغه، حکمت ۴۳۳) به یاد دارید که لذّتها تمام شدنی است، و پایانِ ناگوارِ آن بر جای ماندنی.
آن حضرت درباره خود و نقش یاد مرگ در راه و رسم زندگی خود میفرماید: «أَمَا وَ اللهِ إِنِّی لَیَمْنَعَنِی مِنَ اللَّعْبِ ذِکْرُ الْمَوْتِ.» (همان، خطبۀ ۸۴) به خدا سوگند، یادِ مرگ مرا از بیهودگی باز میدارد.
راه نجات آدمی از خودخواهی و دنیاطلبی، از حیوان صفتی و درنده خویی، از پست نگری و فزونخواهی در تداوم یاد مرگ و مرگ اندیشی است؛ و آنچه انسان را از غفلت دنیاپرستی بیرون میبرد و از نیرنگهای آن رهایی میدهد، پیوستگی یاد مرگ است، چنانکه پیشوای موحّدان، علی (ع) بدان اشارت کرده و فرموده است: «مَنْ أَکْثَرَ مِنْ ذِکْرِ الْمَوْتِ نَجَا مِنْ خِدَاعِ الدُّنْیَا.» (شرح غررالحکم، خوانساری، ج ۵، ص ۳۰۹) هر که مرگ را بسیار یاد کند، از نیرنگهای دنیا نجات یابد.
از دیدگاه امیرمومنان (ع) فراموشی مرگ و معاد، بستری است که آدمی را به تمایلات پست سوق میدهد و عاملی است که انسان را از بهره گرفتن از فرصتها در جهت کمالات حقیقی و توشه برداشتن برای زندگی آخرتی باز میدارد. بنابراین با یاد مرگ، این مانع اساسی تربیت رفع میشود و انسان خود را چون مسافری میبیند که باید از فرصتها بهره گیرد و سرمایه عمر را از بین نبرد و رهتوشه آخرت را فراهم نماید.
ادامه دارد...
گردآورنده : فاطمه صالحی
منبع : سایت خبرگزاری مهر