(بسم الله الرحمن الرحیم)
توانمندی خانواده در پیشگیری از انحرافات اجتماعی(قسمت چهارم)
مطابق این دیدگاه معیار اثر پذیری فرد از گروههای همنوا و ناهمنوا با امور سه گانه ذیل مرتبط میباشد:
1- شدت تماس با دیگران
یعنی هرچقدر ارتباط با اعضای یكی از این دو گروه بیشتر باشد، به همان میزان اثر پذیری او از آن گروه بیشتر خواهد بود. مانند آن كه احتمال پذیرش هنجارها و ارزشهای اعضای خانواده یا دوستان و همسالان به جهت داشتن روابط نزدیك تر و قوی تر با یكدیگر، بیشتر از آشنایان یا همكاران است.
2-سن فرد در زمان تماس
بیشترین تأثیر پذیری فرد از دیگران در زمان كودكی و جوانی است. به طوری كه هر چقدر فرد از این مرحله بیشتر فاصله میگیرد، به همان نسبت از میزان اثرپذیری وی كاسته میشود، از این رو در منابع دینی بر اهمیت فراگیری و آموزش در زمان كودكی تأكید شده است.
3-نسبت تماس با همنوایان
هر چقدر تماس فرد با افراد همنوا بیشتر باشد، به همان نسبت احتمال همنوایی فرد با هنجارهای این گروه بیشتر است و كودك معمولاً بیشترین و عمیق ترین تماس را با اعضای خانواده، به ویژه مادر دارد. بنابراین مادر میتواند در همنوایی فرزند و در نتیجه پیشگیری از رفتار انحرافی او نقش اصلی داشته باشد. وسعت این تأثیر به قدری است كه حتی روانشناسان، از شیر گرفتن نابهنگام كودك یا شیوه تغذیه او را، در انحراف كودك مؤثر میدانند.
ب) كنترل مدار
این نظریه به جای توجه به علت همنوایی افراد، بیشتر به دنبال علل ناهمنوایی و انحراف افراد بوده و معتقد است كه ناهمنوایی و هنجارشكنی و كجروی افراد، در عدم كنترل اعمال و رفتار افراد جامعه ریشه دارد. این دیدگاه عرصه زندگی را مملو از وسوسه، نیرنگ و فریب دانسته و زمینه و شرایط را برای رفتارهای نابهنجار مستعد میداند و مدعی است كه همنوایی مردم بدین سبب است كه اعمال و رفتار آنها توسط جامعه مهار میشود، به طوری كه هر قدر میزان این مهار بیشتر باشد و نظارتهای گوناگون، از قبیل رسمی و غیررسمی، بیرونی و درونی، مستقیم و غیر مستقیم وجود داشته باشند و حساسیت مردم و مسئولان افزایش یابد، میزان همنوایی مردم بیشتر خواهد بود و اگر رفتار افراد از سوی جامعه كنترل و مهار نشود، همنوایی اندكی بوجود میآید.
بر اساس این دیدگاه، مهمترین نقش خانواده در پیشگیری اعضایش از انحرافات، اعمال بیشترین نظارت بر رفتار آنها است. البته این مسئولیت در عصر كنونی مضاعف شده، زیرا وجود انواع و اقسام وسائل و ابزارهای انحرافی در جامعه، بستر انحراف و كجروی افراد را بیش از گذشته فراهم نموده است. امروزه به جهت گستردگی جوامع و پیچیدگی روابط اجتماعی، كنترلهای غیررسمی تا حد زیادی معنا و مفهوم خود را از دست داده و افراد منحرف در انجام رفتارهای انحرافی احساس آزادی عمل بیشتری میكنند، علاوه بر آنكه در صورت افزایش میزان نظارتهای رسمی نیز، شكاف ناشی از عدم نظارتهای غیررسمی همچنان مشكل آفرین است. بدین ترتیب برای جبران نظارت غیررسمی، مسئولیت خانواده افزایش یافته است و بر این اساس بعضی از كارشناسان معتقدند كه اگر در زمان گذشته، یك مادر میتوانست چند فرزند را به خوبی تربیت كند، امروزه لازم است كه یك مادر نقش چند مادر را در تربیت یـك فـرزنـد انجـام دهـد تـا بتـوانـد در تربیت وی موفق بوده و او را از انحراف بازدارد.
ج) عاطفی مدار
یكی از نیازهای اساسی انسان، نیاز عاطفی است. بدین معنا كه میخواهد مورد مهر و محبت و علاقه دیگران واقع شود. از این رو وجود رابطه عاطفی بین والدین و فرزندان مورد تأكید روانشناسان قرار گرفته است.
مهر و محبت در تكوین شخصیت افراد نقش قابل توجهی دارد. در مقابل، محرومیت عاطفی موجب بروز اختلال منش و انواع انحرافات میگردد، یعنی در صورتی كه فرد از سوی والدین خود احساس بیمحبتی كند، چه بسا ممكن است برای جبران آن درصدد انتقام جویی برآمده و اعمال خطرناكی را بر خلاف قانون و هنجارهای اجتماعی مرتكب شود.
همین نیاز عاطفی فرزند به والدین، در زمان جدایی والدین آثار بسیار نامطلوبی بر روان فرزندان میگذارد و آیندة وخیمی برای آنها رقم میزند. در این شرایط فرد به جهت كمبود مهر و عطوفت، محبت دروغین افراد خارج از خانواده را ترجیح میدهد و به تدریج زمینه فرار از منزل فراهم میشود. به جهت چنین پیامدهای جبران ناپذیر و ناگواری است كه در اسلام، «طلاق» مبغوض ترین حلالها است. اما اگر والدین با یكدیگر و با فرزندان خود رابطه عاطفی متعادلی برقرار كنند، میتوانند در قلب فرزندان نفوذ كرده و سپس آنها را در مسیر صحیح هدایت كنند.
نقش مهر و محبت از سوی والدین به قدری اهمیت دارد كه گفته میشود اگر فرزندان از محبت والدین سیراب نشوند و احساس كمبود محبت كنند و آنها را تكیه گاهی امن و مورد اطمینان برای خود به حساب نیاورند، ممكن است جذب كسانی شوند كه نسبت به آنها اظهار محبت و علاقه كاذب مینمایند و این نقطه، آغازگر انحرافات بعدی افراد است.
در حالی كه اگر نیازهای عاطفی فرد در محیط خانواده مورد توجه قرار گیرد، فرزند نسبت به بسیاری از اظهار محبتهای ساختگی خویشتنداری میكند و از فریب آنها مصون خواهد ماند و بر اساس عقل و خرد و به دور از احساسات، جهات مثبت و منفی عمل خود را خواهد سنجید.
ادامه دارد...
گردآورنده:زینب قاری
منبع:سایت تبیان