بسم الله الرحمن الرحیم
منتظر تایید دیگران نباشیم...
چند روز پیش داشتم به یک سخنرانی خوب گوش می کردم، سخنرانی یک دکتر در مورد رفتار با نوجوانان بود، ایشان فرمودندکه نوجوان احتیاج به تایید دارد؛ وقتی به حلاجی این مطلب پرداختم و در مورد آن خوب فکر کردم به این نکته رسیدم که تایید شدن را همه آدمها دوست دارند ؛ برایم جالب بود، ولی جالب تر اینکه اگر ما انسانها منتظر تایید دیگران باشیم، نمی توانیم انسانهای موفقی باشیم ؛ چراکه همیشه قرار نیست تایید شویم، خیلی وقتها ما ساعتها برای درست کردن یک ربات زحمت کشیدیم ولی یک نفر پیدا می شود و حال مارا می گیرد و انگیزه مارا کم می کند؛ پدر، مادر، دوست و هر فرد دیگری ممکن است به ما القاکند که " خب که چی؟ " با شنیدن این حرف ممکن است دیگر نتوانیم کارمان را ادامه دهیم ، دچار بی حوصلگی شویم وکلا بی خیال هدفمان شویم...
کودکان، نوجوانان و جوانان به تایید احتیاج دارند ، یک تایید مثبت که مثل یک موتور محرک آنهارا به سمت ادامه عمل سوق دهد؛ ولی فکرکنم لا اقل ما بزرگترها دچار اشتباه شده ایم ؛ تایید با تشویق فرق دارد ؛ آن نیروی خارق العاده که همه مابزرگترها و حتی کوچکترها به آن احتیاج داریم تشویق است نه تایید و نگاه کردن به دهان اطرافیان تا مارا تایید کنند تا ما به زندگی ادامه دهیم ... خود خداوند هم بسیار از تشویق و وعده های خوب در قرآنش استفاده کرده است ؛ مثلا و عده باغهای زیبا که در آن نهرهای زیبا جاری است، چرا که هیچ کس نمی تواند زیبایی یک باغ را که درآن جوی آبی جاری باشد انکار کند...
و یک سوال مهم دیگر: به راستی چقدرمهم است که نظرهمه آدمها برای ما مهم باشد، حتی اگرتجربه و تخصصی درمورد اقدام و یا رفتار خوب ما نداشته باشند؟ اگر به نظر همه آدمها اهمیت دهیم مطمئنا دچار حیرانی و سردرگمی می شویم ؛ چرا که هرکس یک حرف می زند و یک نظر دارد.
آیا تا به حال از خودمان پرسده ایم که چرا نظر دیگران اینقدر برای ما مهم است؟ چرا ما وظیفه مان را به خاطر عدم تایید دیگران انجام نمی دهیم؟
وقتی زنی به همسرش محبت می کند، برعکس مردی به همسرش، ولی تایید نمی شود؛ یا وقتی شاگردی درس می خواند و لی نه والدینش و نه کادر مدرسه او را تایید نمی کنند ؛چرا از عمل باز می ایستد؟؟ آیا از اثرات مثبتی که در اثر انجام کار خوب، به خودمان بر می گردد مطلع نیسیتم؟ آیا اینکه خداوند شاهد اعمال ماست و خودش مارا تایید می کند و جزای خیر به ما می دهد کافی نیست؟ اگر همه ی ما کار خوب را می شناسیم چرا منتظر تایید دیگران هستیم؟ آیا این تایید باعث خوبتر شدن عمل می شود؟ یا نه ، خود نفسِ عمل به خودی خود خوب است ،حتی اگر تمام انسانها ما را تایید نکنند؟ مگر وقتی پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله ، دعوت همگانی را برای دعوت به دین مبین اسلام شروع کردند همه ایشان را تایید کردند؟؟ یا فقط قول خداوند برایشان کافی بود یا چشمشان به دهان مردم آن زمان بود که چه میگویند و چه خواهند گفت؟
پس تنها راه این است که ببنیم نظر خداوند متعالِ بدون نقص ما، در این مورد چیست؟ نظرفرستادگان اویعنی پیامبران و ائمه علیهم السلام چیست؟ با این روش دیگر گیج نمی شویم و می دانیم چه کاری خوب و پسندیده است و چه کاری بد و ناپسند، حتی اگر تمام عالمِ امکان حرف مخالفی بزنند...
شاید و احتمالا بتوانیم بگوییم که دلیل جایز نبودن ریا این است که ما دنبال تایید دیگران نباشیم و وظیفه مان یعنی تکالیف الهی را انجام دهیم؛ این حکم خداوند برای تربیت ماست که فقط و فقط خداوند متعال وتایید او برایمان مهم باشد نه تایید دیگران...
چقدر انسانها را می شناسید که چون حجابشان تایید نشده بد حجاب شده اند؟ چند نفر را می شناسید که چون تایید باطل را در ماهواره ها دیده اند دست از احکام الهی کشیده اند و آینده خود را به تباهی کشیده اند؟
و سوال مهم تر اینکه مگر قرار است ما چند روز با این مردم زندگی کنیم که انقدر حرفها و نظراتشان برایمان مهم است؟ مگر خداوند متعال در قرآن نفرموده است که: " والآخره خیر و ابقی؛ آخرت باقی تر و بهتراست؟"
ودر انتها لازم می دانم نکته ای مهم را ذکر کنم: اینکه کودک ، نوجوان و جوان به تایید نیاز دارد وظیفه ماست که کارهای خوبشان را تاییدکنیم تا بدانند این کار خوب بوده ؛ ولی همیشه یادمان باشد که ما اول باید خودمان را در مورد این تفکر اصلاح کنیم ؛ تا بدین وسیله اطرافیان بتوانند از ما به صورت رفتاری آموزش بگیرند، لازم نیست بعد ازین مقاله به این فکر کنیم که چون منتظر تایید دیگران بودن بد است ، پس این نیاز یک نوجوان نباید تامین شود و کار از قبل هم خرابتر شود...
امیدوارم خداوند به همه ما بصیرت عنایت بفرماید...
نویسنده: فاطمه صالحی