بسم الله الرحمن الرحیم
چشم و هم چشمی از نگاه قرآن(قسمت دوم)
چشم و هم چشمی خوب و بد
بر همین اساس میتوان دانست که چه نوع چشم و هم چشمی، سازنده و سالم خوب و کدام یک بد و نادرست است؛ زیرا چشم و هم چشمی، نوعی رقابت است که میتواند اخلاقی و غیراخلاقی و ارزشی و ضدارزشی باشد.
از آن جایی که از نظر اسلام، کمال مطلق، خداوند است و هر انسانی باید برای کسب آن شتاب کند و گوی سبقت را از همگان برباید، میتوان گفت که چشم و هم چشمی که در این چارچوب انجام گیرد سازنده و خوب و ارزشی و در غیر این صورت ضدارزشی و بدخواهد بود.
خداوند در بیان معیار مسابقه اخلاقی، مسابقه به هدف دستیابی به خیر را مطرح میکند و میفرماید:
فاستبقوا الخیرات؛ در کارهای خیر برهم سبقت بگیرید. (بقره، آیه148؛ مائده، آیه48)
خیر در فرهنگ قرآنی آن نعمتی است که کمالی باشد یا انسان را به کمالی برساند. از این رو خداوند از مردم میخواهد تا در خیرات یعنی کمال و کمال خواهی مسابقه بدهند و در فرصت کوتاه عمر، خود را به آن برسانند.
همچنین میفرماید:
سابقوا الی مغفره من ربکم و جنه عرضها کعرض السماء و الارض :به سوی مغفرتی از پروردگارتان و بهشتی که عرض و پهنای آن آسمان و زمین است، سبقت بجویید. (آل عمران، آیه 331)
بنابراین، مسابقه و رقابت میبایست با هدف تحت پوشش قرار گرفتن در سایه غفران الهی و رسیدن به بهشت باشد. این بهشت نیز چیزی جز همان خدایی و ربانی شدن نیست؛ زیرا تا انسان، خدایی نشود در بهشت رضوان در نمیآید. بر این اساس، میتوان گفت که مسیر رسیدن، عبودیت و بندگی است که در سایه اخلاق تحقق مییابد و انسان متخلق هم همان انسانی است که اخلاق الهی یافته و صفات و اسمای الهی در او پدیدار شده است.
پس چشم و هم چشمی که به معنای الگوگیری از دیگران و رقابت و مسابقه گذاشتن با آنان است، میبایست در چارچوب معیارهای الهی باشد تا بتوان از آن به چشم و هم چشمی خوب و ارزشی یاد کرد وگرنه از مصادیق چشم و هم چشمی بد و ضدارزشی خواهد بود.
قرآن در آیاتی گزارش میکند که برخی از مردم، رقابت سازنده و سالمی نداشتند، چرا که ره گم کرده بودند و چیزهایی را کمالی میدانستند که یا ضدکمالی بود یا ابزاری برای کمال بود و تنها در حد وسیله و ابزار، ارزش داشت ولی برخیها بدان اصالت داده و آن را هدف میانگاشتند.
از جمله این مردمان، گروهی از بنی اسرائیل بودند که قارون را الگوی خود قرار داده و میخواستند تا مانند او شوند و در حسرت ثروت قارونی به سر میبردند، چرا که ثروت را اصیل دانسته و به عنوان هدف برای خود قرار داده بودند. اینان کمال را در زندگی دنیا دانسته و ثروت را عامل سعادت خود میدانستند. از این رو در حسرت ثروت قارونی بودند و او را الگوی رفتاری خویش قرار میدادند.
اینان زمانی بیدار میشوند که خداوند، قارون را با مال و کاخ و ثروت او به زمین فرو میبرد و نیست و نابود میکند. آن زمان است که خود را سرزنش میکنند که چرا قارون را الگوی خود قرار داده و چشم و هم چشمی با قارون داشتند. (قصص، آیات 67 تا 28)
از دیگر گزارشهای قرآن، چشم و هم چشمی دو نفر بود که در کنار هم بوستانی داشتند و هر یک ثروت و قدرت و شمار فرزندان خود را به رخ دیگری میکشید و این گونه به رقابت ناسالم میان خود دامن میزدند. اینان در این رقابت ناسالم دنیاطلبی، چنان گرفتار آمدند که شبانه به بوستان میرفتند تا به دور از چشم بینوایان میوهها را گرد آورند تا به بینوایی کمک نکنند. در آیات قرآنی گزارش شده که این بوستان خراب میشود و آنان در حسرت مال و ثروت و بوستان میمانند.
کسانی که گرفتار بینش تنگ دنیا دوستی میشوند و معیار کرامت و بزرگی را در مال و ثروت و نعمت میدانند، هر گاه خود را با دیگری مقایسه میکنند اندوهگین میشوند و براساس همان معیارهای باطل و نادرست خود، کاهش ثروت و نعمت را اهانت و افزایش آن را کرامتی از سوی خداوند میدانند. (فجر، آیات 51 و 61)
اصولا کسانی که به مقایسه زندگی خود با زندگی دیگران میپردازند، از آن جایی که دنیا همواره با محدودیتهایی مواجه است، گرفتار چشم و هم چشمی بد و ناپسند میشوند و افزون بر اینکه خود را به رنج میافکنند موجبات رنجش دیگران را نیز فراهم میکنند.
کسی که به مقایسه مادی زندگی خود با زندگی دیگران میپردازد، گرفتار نوعی خودکم بینی میشود و خود را در میان مردم خوار و پست میشمارد (فجر، آیه 61) از نظر این دسته از افراد، اگر وضعیت مادی مطلوب شود، وضعیت اعتباری و روحی آنان نیز بهتر میشود (فجر، آیه 51) زیرا ملاک و معیار کرامت و اهانت را مادیات دنیوی میدانند، در حالی که کرامت انسان در تقوا و کمالاتی است که کسب میکند و برای آن پایانی نیست، همچنانکه اهانت و خواری را میبایست در دوری از خداوند و بی تقوایی و نقص وجودی خود دانست.
ادامه دارد.....
گردآونده:پروانه مرادی سبزوار
منبع:پژوهه