شنبه, ارديبهشت 8, 1403

یاد مرگ و ذکر معاد از نظر امام علی(ع) بالاترین ذکرهاست ( قسمت اول)

یاد مرگ و ذکر معاد از نظر امام علی(ع) بالاترین ذکرهاست ( قسمت اول)

بسم الله الرحمن الرحیم

یاد مرگ و ذکر معاد از نظر امام علی(ع) بالاترین ذکرهاست (قسمت اول)

به گزارش خبرنگار مهر، مصطفی دلشاد تهرانی استاد قرآن و حدیث و پژوهشگر نهج البلاغه و مثنوی معنوی در یادداشتی درباره اثرات یاد مرگ و مرگ اندیشی از دیدگاه امام علی (ع) پرداخته است:

در آموزه‌های امام علی (ع) و در نهج البلاغه یاد مرگ و مرگ اندیشی بسیار برجسته دیده می‌شود که هیچ چیز چون آن، آدمی را از گردنفرازی و گردنکشی فرود نمی‌آورد و به تواضع و فروتنی در برابر حقیقت هستی نمی‌کشاند. انسان با مرگ اطرافیان و دوستان و دیگران پیوسته مرگ را در برابر خویش می بیند و با این احوال چنین گردنفرازی و گردنکشی می‌نماید. اگر مرگ نبود چه می‌کرد؟! غفلت آدمی از مرگ و معاد، خود، عاملی بزرگ در عصیان و تباهگری است. امیرمومنان علی (ع) تلاش بسیار کرده است تا این غفلت را بزداید و آدمی را با مرگ اندیشی آشتی دهد و بدین یاد، او را از دام تبختر و تکبر، و تجاوز و تعدی آزاد سازد.

آن حضرت در ضمن خطبه‌ای به مردمان چنین سفارش فرموده است: «أُوصِیکُمْ بِذِکْرِ الْمَوْتِ وَ إِقْلاَلِ الْغَفْلَةِ عَنْهُ، وَ کَیْفَ غَفْلَتُکُمْ عَمَّا لَیْسَ یُغْفِلُکُمْ، طَمَعُکُمْ فِیمَنْ لَیْسَ یُمْهِلُکُمْ! فَکَفَی وَاعِظًا بِمَوْتَی عَایَنْتُمُوهُمْ، حُمِلُوا إِلَی قُبُورِهِمْ غَیْرَ رَاکِبِینَ، وَ أُنْزِلُوا فِیهَا غَیْرَ نَازِلِینَ، فَکَأَنَّهُمْ لَمْ یَکُونُوا لِلدُّنْیَا عُمَّارًا، وَ کَأَنَّ الاْخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْ دَارًا. أَوْحَشُوا مَا کَانُوا یُوطِنُونَ، وَأَوْطَنُوا مَا کَانُوا یُوحِشُونَ، وَ اشْتَغَلُوا بِمَا فَارَقُوا، وَ أَضَاعُوا مَا إِلَیْهِ انْتَقَلُوا. لاَ عَنْ قَبِیحٍ یَسْتَطِیعُونَ انْتِقَالاً، وَ لاَ فِی حَسَنٍ یَسْتَطِیعُونَ ازْدِیَادًا. أَنِسُوا بِالدُّنْیَا فَغَرَّتْهُمْ، وَ وَثِقُوا بِهَا فَصَرَعَتْهُمْ. فَسَابِقُوا رَحِمَکُمُ اللهُ إِلَی مَنَازِلِکُمُ الَّتِی أُمِرْتُمْ أَنْ تَعْمُرُوهَا، وَ الَّتِی رَغِبْتُمْ فِیهَا، وَ دُعِیتُمْ إِلَیْهَا. وَ اسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللهِ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ عَلَی طَاعَتِهِ، وَ الْمُجَانَبَةِ لِمَعْصِیَتِهِ، فَإِنَّ غَدًا مِنَ الْیَوْمِ قَرِیبٌ. مَا أَسْرَعَ السَّاعَاتِ فِی الْیَوْمِ، وَ أَسْرَعَ الاَیَّامَ فِی الشَّهْرِ، وَ أَسْرَعَ الشُّهُورَ فِی السَّنَةِ، وَ أَسْرَعَ السِّنِینَ فِی الْعُمُرِ!» (نهج البلاغه، خطبۀ ۱۸۸)

شما را به یاد کردن مرگ و کاستن بیخبری‌تان از آن سفارش می‌کنم. چگونه از چیزی غافلید که شما را رها نمی‌کند و از شما غافل نیست؟ چگونه از کسی که مهلت نمی‌دهد (ملک الموت) مهلت می‌طلبید؟ برای پند دادن به شما مردگان بسنده‌اند که آنان را دیدید. بر دوش‌ها به گورهایشان بردند، نه خود سوار بودند؛ در گورهایشان فرود آوردند، نه خود فرود آمدند. گویی آنان آباد کننده دنیا نبودند، و گویی همیشه آخرت خانه‌هایشان بود، و پیوسته در آن غنودند. آنچه را وطنِ خود گرفته بودند، از آن رمیدند؛ و در آنجا که از آن می‌رمیدند، آرمیدند. بدانچه از آن جدا شدند، سرگرم گردیدند؛ و جایی را که بدان رفتند، تباه گردانیدند. نه از زشتی، باز گردیدن توانند؛ و نه بر کارِ نیک، افزودن. به دنیا خو گرفتند و آنان را فریفته ساخت؛ و بدان اعتماد کردند و بر خاکشان انداخت. پس بر یکدیگر پیشی گیرید خدایتان بیامرزد! در خانه‌هایتان که شما را آباد کردنِ آن فرموده‌اند، و بدانچه خواهان آنتان ساخته‌اند و بدان خوانده‌اند. و با شکیبایی بر طاعتِ خدا و دوری گزیدن از معصیتِ او، کامل ساختن نعمتهایش را بخواهید، که فردا به امروز نزدیک است، و چه شتابان گذرد ساعتها در روز، و روزها در ماه، و ماه‌ها در سال، و سال‌ها در دورانِ زندگانیِ کوتاه.

یاد مرگ و مرگ اندیشی وسیله‌ای نیکو در مهار آدمی و دست مایه‌ای پر توان برای پرواپیشه نمودن انسان است. امیرمومنان علی (ع) در سخنی پس از بیان مرزبانی دقیق خویش این حقیقت را یادآور می‌شود که آدمی برای چه مرزها را زیر پا بگذارد و حرمتها را بشکند و دنیاطلبی نماید و ستمگری کند؟ برای جسمی که مرگ در کمین اوست؛ و پس از مردن، پاسخ دادن به همه چیز در انتظار اوست، و رسیدگی سخت فرا روی اوست؟

«وَ اللهِ لاِنْ أَبِیتَ عَلَی حَسَکِ السَّعْدَانِ مُسَهَّدًا، أَوْ أُجَرَّ فِی الاْغْلاَلِ مُصَفَّدًا، أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَلْقَی اللهَ وَ رَسُولَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ظَالِمًا لِبَعْضِ الْعِبَادِ، وَ غَاصِبًا لِشَیْءٍ مِنَ الْحُطَامِ، وَ کَیفَ أَظْلِمُ أَحَدًا لِنَفْسٍ یُسْرِعُ إِلَی الْبِلَی قُفُولُهَا، وَ یَطُولُ فِی الثَّرَی حُلُولُهَا؟» (نهج البلاغه، کلام ۲۲۴) به خدا سوگند، اگر شب را روی خارهای سخت مانم بیدار، و از این سو بدان سویم کِشند در طوقه‌ای آهنین گرفتار، خوش‌تر دارم تا روز رستاخیز بر خدا و رسول در آیم، بر یکی از بندگان ستمکار، یا اندک چیزی را گرفته باشم به ناسزاوار. و چگونه بر کسی ستم کنم به خاطر نفسی که به کهنگی و فرسودگی شتابان است و زمانِ ماندنش در خاک دراز و فراوان؟!

در این سخن، امام (ع) به روشنی نقش یاد مرگ و معاد را در بازدارنگی از ستم و بیداد به انسان‌ها، و دست اندازی و تعدّی به دارایی‌ها، آن هم در کمترین میزان و مقدار بیان کرده است. چرا آدمیان از یاد مرگ و مرگ اندیشی گریز دارند و از این وسیله و دست مایۀ بی مانند بهره نمی‌گیرند؟!

گردآورنده : فاطمه صالحی

منبع : سایت خبرگزاری مهر

از این نویسنده

  • نگاهی گذرا به فلسفه حجاب

    شکرگزاری و حال خوب (قسمت سوم)

    شکرگزاری و حال خوب (قسمت چهارم)

    شکرگزاری و حال خوب (قسمت دوم)

    شکرگزاری و حال خوب قسمت اول

Iran 80.4% Iran
United States 4.7% United States
Germany 3.3% Germany

جمع:

92

کشورها
امروز: 61
روز گذشته: 58
این هفته: 557
هفته ی گذشته: 639
این ماه: 2,417
ماه گذشته: 2,339

تماس با واحدهای اسوه

02155390120
02155482025
واحد وام، داخلی 1
واحد فرهنگی و ازدواج، داخلی 2
واحد رفاهی و خدماتی، داخلی 4
مدیریت:
02155377676
09911135529

ارتباط با ما

آدرس : تهران، میدان انقلاب، خیابان کارگر جنوبی، پایین‌تر از چهارراه لشکر، روبروی دانشگاه علامه طباطبایی (یا پمپ بنزین) کوچه شهید علی غیاثوند قیصری- بن بست آریا- پلاک 6 - زنگ سوم
ایمیل: info@osveh.org ساعت کاری موسسه: شنبه تا چهارشنبه 8 الی 16

کدام بخش از مطالب سایت برای شما جذابتر است؟
© 2024 osveh.org. All Rights Reserved

 Design & Developed by Fatima Co.