بسم الله الرحمن الرحیم
نظم و حال خوب( قسمت چهارم)
در راه رسیدن به اهدافمان به آنجا رسیدیم که فکر خوب داشتن وشروع کار لازم است ولی کافی نیست وما هنوز راه درازی پیش رو داریم و بایستی حواسمان به عناصر مهمی باشد ، عناصری همچون استمداد از خداوند و اعتدلال مزاج و... .
در این مسیر مهم مابه عنصر بسیار بسیار مهمی نیازمندیم ، عنصری که همچون یک بادبان محکم ، کشتی ما را به سمت هدف هدایت می کند و بدون آن کشتی از حرکت ایستاده و قادر به حرکت نخواهد بود ، یعنی دچار سکون شده و حتی یک سانتی متر هم نمی تواند جلو برود!! از عنصر طلایی عزم حرف می زنم ، اگراین عنصر مهم را از زندگی حذف کنیم تمام کارهای روزمره ما روی زمین می ماند و بی حوصلگی و افسردگی و سکون گریبانگیر ما می شود؛ به نظر شما چرا؟؟
معنای لغوی عزم یعنی: «العَزْمُ و العَزِیمَةُ: عقد القلب على إمضاء الأمر». واژه «عزم» به طورى که راغب گفته، عبارت است از تصمیم قلبى بر گذراندن و خاتمه دادن به کارى.
عَزْم یعنی نيت و اتخاذ تصميم بر آنچه كه بايد انجام پذيرد، ثبات و پايدارى در آنچه كه تصميم گرفته شده است؛
چنان که از معنای آن معلوم است و ما به وضوح در زندگی های خود مشاهده می کنیم ، هنگامی که بخواهیم کاری انجام دهیم ولی عزم انجام آن را نداشته باشیم کار پیش نمی رود، چرا که عزم یعنی قاطعانه انجام دادن و به انتها رساندن کار ، نه فقط خواستن کار و قصد کردن آن.
برای تبیین بهتر آن مثالی ذکر می کنم: فرض کنیم می خواهیم خانه تکانی کنیم، قصد انجام آن را داریم ، ضرورت آن را هم حس می کنیم و این کار را بسیار دوست داریم ولی عزم آن را نداریم، این گونه می شود که مشاهده می کنیم هفته هاست گذشته و ما حتی یک صندلی را هم جابجا نکرده ایم ؛ ولی وقتی تصمیم جدی بر انجام آن می گیریم و عزم انجام آن را داریم انگار تمام نیروهای بدنی خود را جمع می کنیم تا آن کار را به سرانجام برسانیم.
پس عزم یعنی اراده محکم و استوار؛یعنی قطعا بخواهیم آن را انجام دهیم و این تصمیم را خیلی محکم در طول مسیر حفظ کنیم و اجازه ندهیم دچار سستی شود.
حالا سوالی به ذهن می رسد ، چرا برخی از ما عزم انجام کارها را نداریم ؟ یعنی چرا ما تصمیم قاطع برای به پایان رساندن کاری را نداریم و عزم ما سست است؟
با مراجعه به روایات و سخن بزرگان به این سوال جواب خواهیم داد...
علل ضعف اراده
موسیقی
شاید بسیار عجیب به نظر بیاید ولی این یک واقعیت مهم است ، خوب است بدانیم که « از نظر فقهی، موسیقی مطرب با شرایط خاص خود حرام است و آثار مخرب فراوانی دارد؛ ولی درباره موسیقی مجاز نیز لازم به یادآوری است که انس با این نوع موسیقی، باعث پرورش قوه خیال میشود و خیالبافی در شخص، جایگزین واقعگرایی و تعقل میشود و از طرفی موجب تضعیف اراده میشود.«
امام خمینی ره هم در کتاب شرح چهل حدیث و صحیفه خود نوشته اند:
استاد معظم ما -دام ظله- میفرمودند: «بیشتر از هرچه، گوش کردن به تغنیات [=موسیقیها و صداهای غنایی] سلب اراده و عزم از انسان میکند».
»موسیقی از اموری است که ممکن است بر حسب طبع، خوشایند باشد؛ ولی مطمئناً انسان را از جدیت بیرون میکند و به یک مطلب هزل میکشاند. جوانی که عادت کرد چند ساعت را در روز با موسیقی باشد، از مسایل زندگی و از مسایل جدی به طور کلی غافل میشود و به آن، معتاد میگردد.»
دانشمند معروف، الکسیس کارل در کتاب راه و رسم زندگی چنین مینویسد:
رادیو و سینما و ورزشهای نامناسب، روحیه فرزندان را فلج میکنند. تجربه نیز ثابت کرده است اشخاصی که زیاد سرگرم موسیقی هستند، اغلب افراد بیاراده و مسامحهکار و در مقام تعقل و تفکر، راکد و ضعیف هستند و پیشرفت چشمگیری در زندگی ندارند.
موسیقی نه تنها اراده را ضعیف می کند بلکه موجب آلودگی صوتی در ذهن می شود بطوریکه موجب بروز عصبانیت ها شده تا جایی که انسان دیگر حوصله شنیدن صدای اطرافیانش مثل صدای نوزادان را هم ندارد؛ اگرهم توصیه به صدای موسیقی شده میتوانیم در فضای باز طبیعت به ورزش بپردازیم و از موسیقی طبیعت یعنی صدای پرندگان و باد و باران و صدای آب استفاده کنیم ... وقتی این همه صدای ماشینها در خیابان وجود دارد چه لزومی دارد برای خودمان صدای اضافه تولید کنیم؟
چه بسیار هم در موسیقی ها حرف از یک جنس مخالف است که یا آرزوی وصال او را در انسان تقویت می کند ویا انسان را در وهم های خطرناک فرو می برد و یا حرف از کاستی های زندگی است که انسان را دچار بی حوصلگی و مرور مشکلات خواهد کرد. اگر هم در دین عزیز اسلام از حرام بودن موسیقی های حرام سخن گفته شده است علت مهمی دارد که ما به حکم بنده بودن لازم است به حرف خالق بی همتایمان -که کار عبث نمی کند و بیهوده دستوری صادر نمی کند- سر تعظیم فرود آورده و خاضعانه به اوامر او گوش فرا دهیم.
(در اینجا به هنر موسیقی و زحمت خوانندگان محترم کشورمان -با اشعار پرمحتوایشان - احترام می گذاریم و مخاطب محترم را به تمییز بین سره و ناسره و تفکر دعوت می کنیم) .
ادامه دارد...
نویسنده فاطمه صالحی
منابع: سایت حوزه . مفردات راغب اصفهانی .فرهنگ لغت المعانی.شرح چهل حدیث و صحیفه