مقدمه
از زمان خلقت انسان تا کنون، ابزارهای جدیدی برای خدمترساندن به بشر و به دست انسان خلق شد تا بسیاری از مشکلات انسان را حل کند. این ابزارها رفتهرفته و سال به سال پیشرفت کرد و جدید و جدیدتر شد تا اینکه با پیشرفت علم و تکنولوژی، ابزارهای ارتباطی نوینی شکل گرفت.
ابزاری که در یک شمای کلی باعث ارتباط بهتر و سادهتر بین انسانها و تبادل اندیشهها و دیدگاهها شد، اما از طرفی دیگر و به مرور زمان، سه اتفاق در این ارتباطات خودنمایی کرد؛ جداکردن اعضای خانواده، وسیلهای برای آشوب جوامع و رساندن پیامهای آشوبطلبانه به جهان، و فرسودهکردن بافت جامعه و از بینبردن آن.
در همین راستا و براساس مستندات و نظرات کارشناسان فضای مجازی، پنجاه طراح بیست تا بیست و پنج ساله در کالیفرنیا تصمیماتی برای فکر و اندیشۀ دو میلیارد انسان میگیرند. این تصمیمات باعث ساختن اپلیکیشنها و برنامههایی برای سرگرمشدن انسانها شده است؛ برنامههایی که به صورت آنلاین ارتباط نزدیکی در فضای مجازی بین انسانها ایجاد میکند.
هدف اصلی؛ تغییر رفتار انسانها
نوع خدماتی که فیس بوک، اینستاگرام، یوتیوپ و شرکتهایی از این دست میدهند، به گونهای است که ساعتها مردم را با صفحه گوشیشان درگیر نگه میدارند و بخشی از زندگیشان را از آنها میگیرند و یک تغییر مرحله به مرحله، نمنم و نامحسوس در رفتار انسانها ایجاد میکنند که دقیقاً خود محصول است و این تنها محصول ممکن در این نوع خدمات است.
کمی تفکر در ساخت این نوع برنامهها این دید را به شما میدهد که شما در کاری که انجام میدهید، طرز فکری که دارید و آدمی که هستید، تغییر میکنید. باید در نظر داشت که این تغییر مرحله به مرحله و خیلی آرام اتفاق میافتد؛ طوری که برای شما بسیار نامحسوس است.
بازار، بازار تجاری است مانند کالاهایی که در این بازار به فروش میرسد و معامله میشود، مانند بازار سکه و طلا و نفت و...؛ اما در حال حاضر بازاری وجود دارد که در آن، مقیاس آیندۀ انسان معامله میشود و دقیقاً و منحصراً آینده انسان نشانه میرود. در این بازار هرچیزی و هرکاری که شما به صورت آنلاین انجام میدهید دیده میشود، ردیابی و دنبال میشود، اندازهگیری میشود. چگونه؟ شما با گوشی تلفن همراهی که به عنوان ابزاری بسیار هوشمند است و مانند یک انسان روانشناس با شما برخورد میکند مواجه هستید. آنگاه از اطلاعاتی که از این طریق به دست میآورند، مدلهایی میسازند که کارهای مخاطبین را پیشبینی میکنند. فیسبوک و گوگل به مدت طولانی مخاطب خود را آزمایش کردند و دانستند که بهینهترین راه برای هدایت کاربر به سمتی که میخواهند و کاری که میخواهند انجام بدهند یا پدید آورند، تولید محتواهایی است که به وفور ساخته و در دسترس مخاطب قرار میگیرد. این خدمات رایگان، احساسات و رفتارهای دنیای واقعی را تحت تأثیر قرار میدهند بدون اینکه خود کاربرها متوجه شوند یا اصلاً هوشیاریشان تحریک شود. آنها کاملاً بدون سرنخ هستند. مثل دوران انتخابات که بسیار ملایم در لایههای عمیق انسان فرو رفته و او را به سمت و سویی که میخواهند هدایت میکنند.
و به این ترتیب دنیایی برای انسان ساختهاند که ارتباطات آنلاین به خصوص برای نسلهای جوانتر اصول اولیه شده است. و آنها به گونهای پرورش مییابند که تحت تأثیر ارتباط و فرهنگ به صورت نامحسوس و موذیانه قرار میگیرند و به صورت بسیار ماهرانه تغییردهنده رفتار بشر امروز شده است. این تکنولوژی اقناعی به صورت عمومی به گونهای کار میکند که رفتار یک انسان را تغییر میدهد. بسیار عمیق وارد مغز انسان میشود و یک عادت ناخودآگاه، درون انسان جانمایی میکند. پس ما در حال برنامهریزیشدن در یک مرحله عمیقتر هستیم و این را اصلاً متوجه نمیشویم.
ساخت دوچرخه و ماشین و لوازم خانگی و... انسانها را از هم دور نکرد، خانواده و جامعه را به فروپاشی نکشاند، اما اینجا شما را موذیانه کنترل میکنند و بر پایه ابزار به سمت فضای تکنولوژی به اعتیاد و کنترل و تغییر میکشانند. این ابزار اهداف خودشان را دارند و مجهز به ابزار مختلف است و با به کارگرفتن روانشناسی بر علیه انسان، اهداف خود را دنبال میکنند.
تأثیر فضای مجازی بر کودکان
این محصولات تکنولوژی توسط روانشناسان کودک که سعی در محافظت از طبیعت کودک دارند، طراحی نشدهاند؛ بلکه طراحی شدهاند که نفوذ عمیق و عمیقتر به مغز کودک و آدم پیدا کنند؛ علیالخصوص شبکههای اجتماعی. و هویت بچهها و عزت نفسشان را بگیرند. چون فرد باید اهمیت بدهد که از نظر بقیۀ مردم خوب میآید یا خیر و با لایک و قلب پاداش داده میشود که اکثر اوقات باعث افسردگی و جراحتوارد کردن بر کودکان و خصوصاً دختران نوجوان میشود. افزایش خودکشی نیز در بین این دختران دیده شده است. این نسل، مضطربتر، شکنندهتر و افسردهتر هستند و به راحتی ریسک نمیکنند. و اینها در حال تربیت فرزندان ما هستند که به هنگام ناراحتی، تنهایی، ترس یا بلاتکلیفی برای خودشان یک آرامبخش دیجیتال دارند. و تواناییهای فرد را برای کنترل این حالتها سرکوب میکنند.
هیچ پدر و مادری نیست که راضی باشد فرزندانش با احساس دستکاری و کنترل موذیانه طراحان تکنولوژی رشد کنند. اما هرچقدر پدر و مادر، کنترل بچهها را در دیدن سریالها و تبلیغات داشته باشند؛ یوتیوپ و سایر اپلیکیشنها تمام توجهات بچهها را میبلعد.
دروغ و راست حقیقی کدام است؟
به این ترتیب یک هوش مصنوعی، جهان را پیش میبرد. گوگل اتاقهای بیشماری دارد، اتاقهایی که بعضیها زیر زمین هستند و بعضیها زیر آب و فقط کامپیوترند. کامپیوترهایی که عمیقاً با هم در ارتباطاند و برنامههای بسیار پیچیدهای را اجرا میکنند و دائم در حال رد و بدل اطلاعات بین هم هستند. الگوریتمها یکی از آنچه شما میخواهید را به شما میدهد و سپس به شما پیشنهاد میدهد که آنهایی که با شما هم عقیده و هم نظر هستند را دنبال کنید. به این ترتیب شما بمباران اطلاعاتی میشوید که آنها میخواهند.
جهانی را در نظر بگیرید که مشخص نیست که چه کسی راست و چه کسی دروغ میگوید و همه معتقدند که حکومت به آنها دروغ میگوید و آنها این کار را به راحتی از طریق فیسبوک انجام میدهند؛ «من نباید به هیچکس اعتماد کنم»، «من از جبهه مقابل متنفرم.» همه اینها دارد اتفاق میافتد.
اعتراض در کشورها از فضای مجازی و فیس بوک هدایت میشود. یک کشور میتواند به کشور دیگری حمله کند، بدون اینکه از راه فیزیکی وارد شود.
بحث این نیست که تکنولوژی یک تهدید برای بشریت است، بلکه تواناییهایش جامعه را به شدت به هم میریزد. و به هم ریختن جامعه به این شکل یک تهدید وجودی است.
اگر تکنولوژی هرجومرجهای بزرگ، وحشیگری، هتاکی، بیاعتمادی به یکدیگر، تنهایی، بیگانگی، قطبیت بیشتر، دستکاری بیشتر در انتخابات، پوپولیسم بیشتر، تخریب بیشتر و عدم توانایی تمرکز بر روی واقعیات زندگی را به ارمغان بیاورد. این فقط یک جامعه است که قادر نیست خودش را بهبود بخشد و فقط نوعی هرجومرج به بار میآید. این برای همه تأثیر سوء دارد حتی اگر شما از این محصولات استفاده نکنید.
نتیجه
در این آشوب و به هم ریختگی به ظاهر منظم که جهان را به سمت و سوی علم منهای خدا میکشاند و خود را بر حق میدانند، میتوان با اراده جمعی دنیا را بهتر کرد. بزرگترین شکستها در تکنولوژی امروز، شکست واقعی در رهبریکردن این تکنولوژی است. همانطور که در این گفتار کوتاه ذکر شد و جهان پیرامون ما نیز مصداق این گفتار است، رهبری این تکنولوژی به سمت و سویی است که بوی منافع، حیله و نیرنگ دارد. اما آیا باید این جبههای که به سمت جهان و خصوصاً کشورهایی مثل کشور عزیز ما نشانه رفته را به حال خود رها کرد و یا باید تدابیری اندیشید؟
مقام معظم رهبری در شهریور 1399 خطاب به دولت، مطالبی فرمودند که میتوان چکیده و نتیجهای دانست از تحقیقاتی که در چگونگی عملکرد فضای مجازی انجام شده است و ایشان در چند سطر به آن اشاره فرمودهاند: «فضای مجازی خیلی مهم است. آقایانی که در زمینه فضای مجازی نظراتی دارند و ابراز میکنند و گاهی میگویند که این جزو زندگی اصلی مردم است -که ما هم قبول داریم؛ الان واقعاً فضای مجازی، یک بخش حقیقی از زندگی مردم شده؛ حالا دولت الکترونیک و از این قبیل که به جای خود محفوظ است- شکّی نیست [امّا] آنچه عرضِ من است و من روی آن تکیه میکنم این است که فضای مجازی بدون اختیار ما، از بیرون از اختیارِ ما دارد مدیریت میشود؛ بحث این است. فضای مجازی یک چیزی نیست که آدم بتواند مثل یک آب روانی هر جور که میخواهد از آن استفاده بکند؛ دیگران دارند این آب را به یک سمتی که خودشان میخواهند هدایت میکنند؛ آنها دارند مدیریت میکنند این فضا را. خب وقتی که ما میدانیم کسانی از بیرون دارند فضای مجازی را -که ما هم دستاندرکارش هستیم و مبتلابهِ ما است- هدایت میکنند و مدیریت میکنند، ما نمیتوانیم بیکار بنشینیم در مقابل او؛ ما نمیتوانیم مردممان را که با فضای مجازی ارتباط دارند، بیپناه رها کنیم در اختیار آن مدیری که دارد پشت پرده، فضای مجازی را اداره میکند. عوامل مسلط بینالمللی در این زمینهها به شدت فعالاند: از لحاظ خبردهی، خبررسانی، تحلیل دادهها و امثال گوناگون؛ هزاران کار دارد انجام میگیرد روی فضای مجازی. برای خاطر این است که بنده روی مسئله شبکه ملی اطلاعات این همه تأکید میکنم. این شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی که تشکیل دادهایم و بنده اصرار داشتم و دارم که این [شورا] تشکیل بشود و رؤسای محترم در آن شرکت کنند و تصمیمگیری کنند و اجرا کنند، به خاطر اهمیت این مسئله است؛ نمیشود این مسئله را رها کرد. و من میبینم که آن اهتمام لازم به خرج داده نمیشود. خب الان شبکه ملی اطلاعات اجزائی دارد، این اجزا باید در زمانبندیهای مشخص تحقق پیدا کند؛ آدم میبیند که تحّق پیدا نمیکند، از زمانبندیها عقباند؛ یا سیاستهای اصولیای در زمینه پهنای باند وجود دارد که مکرر ابلاغ شده، خب این سیاستها باید رعایت شود و اینها مورد درخواست و تأکید مؤکد اینجانب است.»
بنابراین با گفتن عقاید دینی محکم و نشر مطالب آموزنده در راستای ارتقای سطح فکری و زندگی انسانها از طریق همین تکنولوژی و مدیریت فضای مجازی از طریق نیروهای متخصص داخلی میتوان جریان را تغییر داد و تهدیدها را تبدیل به فرصت کرد.
منابع:
1- مستند داستانی معضل اجتماعی، به کارگردانی «جف اورلوسکی» و نویسندگی «اورلوسکی»، «دیویس کومب» و «ویکی کورتیس» و محصول 2020 آمریکا.
2- بیانات مقام معظم رهبری با جلسه هیئت دولت در تاریخ دوم شهریور1399.
3- بیانات مقام معظم رهبری درباره فضای مجازی.