بسم الله الرحمن الرحیم
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند و در راه او شربت شهادت نوشیدند، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند. (سوره احزاب آیه ۲۳)
افسانه ها ، تا زمانی افسانه می مانند ، که اتفاقی مانند آن در عصر ما نیفتد ، اخیرا یکی دیگر از افسانه ها به وقوع پیوست و تبدیل به خاطره ای تلخ برای تمامی آزادگان این کره ی خاکی شد؛شاید بگویید کدام افسانه؟! افسانه ی جاودانی پهلوان هایی مانند رستم و پیدا شدن فردی همتای مالک اشتر و دوباره تکرار شدن ضایعه ی تلخ حضرت ابوالفضل(ع).
مالک اشتری دیگر معروف به سردار دلها ، با نگاه هایی به تیزی شمشیر ذوالفقار ، با قدم هایی به استواری سرو ، یعنی سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی.
نامی که بر سر در قلب ما طلاکوب شده و عامل ترس سیاهدلان روزگار است ، ایشان نماد تواضع ، عدالت طلبی ، حق خواهی ، مهربانی و برای تمامی مردم آزاده سرمشق و الگویی بی بدیل است.
همان سرداری که دشمنان از ترسشان ، نه با پای پیاده و تن به تن بلکه با اسباب بازی های از راه دور خود ، اورا به بهشت و به پیش یاران خود ، یعنی سرلشکر همدانی و امام خمینی (ره) فرستادند.
اما دشمنان این پهنه ی سرسبز شده با خون شهیدان باید بدانند که شهید سلیمانی قوی تر از سردار سلیمانی است ، با یارانی مسلح به قدرت ایمان ، قله ی حق خواهی را فتح خواهند کرد و همه ی ایران یکصدا می خوانند که:
رفته سردار نفس تازه کند برگردد
چون ظهور گل نرگس به خدا نزدیک است
همان سرداری که در یکی از مستندات با سرعت به سمت مقر داعش حمله ور می شد ولی توسط محافظانش به آرامی دعوت می شد ، همان سرداری که از خانواده ی خود گذشته بود و فرا تر از مرزهای ایران از جان و مال ایرانیان دفاع می کرد ؛ بله ، همان رفیق رهبر و مورد اعتماد حزب الله.
سردار سپهبد قاسم سلیمانی معروف به «حاج قاسم» فرمانده پیشین سپاه قدس، در اسفند ماه سال ۱۳۳۵ ش در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان چشم به جهان گشود. وی در دوران دفاع مقدس، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و از فرماندهان عملیاتهای والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود. قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ ش از سوی فرمانده کل قوا حضرت آیتالله خامنهای، به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد و پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، با حضور در این مناطق و سازماندهی نیروهای مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت.
بدون شک وی یکی از مهمترین افراد دخیل در امنیت کشور ایران بودند که با استفاده از نیروی ایمان و شهامت، اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی و راهبرد دفاع از مظلوم و آرمان آزادی فلسطین را در گسترهای جهانی و با اقتدار تمام دنبال میکردند. تبحر و زیرکی وی در اجرای تاکتیکهای نظامی و خنثی کردن نقشههای دشمنان تا آنجا بود که لقب «ژنرال بیسایه» به وی داده بودند.
سرانجام سردار سلیمانی در سن ۶۳ سالگی، در بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ در یک عملیات تروریستی توسط آمریکای جنایتکار به شهادت رسید و دعوت حق را لبیک گفت.
زینب سلیمانی دختر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در وصف پدرش بار دیگر با توصیف لحظات دلتنگی خود نوشت:
"حکمت انگشترتان این بود که از تن پارهپارهتان، دستی که مانده را راحتتر بشناسیم. دستی که سالها به سوی معبودتان دراز کردید، دست جانبازیتان که دست تمنایتان شده بود.
عقیق بر دست که نماد آرامش روح است و شما آن را به دست کردید، چون میدانستید قرار است به آرامشی ابدی رهایی یابید.
غم و غصههایتان، دردهایتان از وجود مبارکتان رهانیده میشوند. معنی عقیق همین است که شما به راستی میدانستید کجا به دست کنید. به همان دستی که ماند تا یاد علمدار کربلا را دوباره زنده کند. در سرزمین عراق بر روی زمین افتاد تا علم و علمدار روحی تازه کند در دلها...
شما علمدار بودید بابا؛ علمدار حرم و کرامت و انسانیت.
بی سرو سامان و حیران و سرگردان به دنبال گوشهای از شما بودیم که عقیقت به روح و جانم رسید این تمام سهم ما از شما بود...
اینکه چگونه انگشترتان را به دستم رساندید بماند بین من و شما ... قول میدم همانطور که خواستی علمدار خوبی برای علمت باشم حضرت پدر."
بخشی از وصیتنامه سردار سلیمانی خطاب به خانواده شهدا...
یک روز هم یکی از این وصیتنامههای شهدا را بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید...
امام خمینی (ره)
فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقیمانده از شهدا، ای چراغهای فروزان کشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدین شهدا !
در این عالم، صوتی که روزانه من میشنیدم و مأنوس با آن بودم و به من آرامش میداد و بزرگترین پشتوانه معنوی خود میدانستم، صدای فرزندان شهدا بود که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛ صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس میکردم.
عزیزانم! تا پیشکسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید. شهیدتان را در خودتان جلوهگر کنید، بهطوری که هر کس شما را میبیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، به عینه خود شهید را احساس کند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت.
خواهش میکنم مرا حلال کنید و عفو نمایید. من نتوانستم حق لازم را در باره خیلی از شماها و حتی فرزندان شهیدتان ادا کنم، هم استغفار میکنم و هم طلب عفو دارم.
دوست دارم جنازهام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید بهبرکت اصابت دستان پاک آنها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد.
شادی روح پرفتوح شهید حاج قاسم سلیمانی صلوات
منابع:خبرگزاری صدا و سیما/خبرگزاری جمهوری اسلامی/خبرگزاری ایمنا/همشهری/تابناک/مشرق/خبرگزاری جوان