نویسنده: فخری مرجانی
در جنگ تحمیلی، رژیم بعث عراق، به کشور ایران اسلامی حمله کرد و ما را وارد جنگی ناخواسته کرد. در آن شرایط سخت، ملت ایران که تازه وارد تحولات جدیدی شده بود، با هجمهای که در اصل از طرف تمام دنیای کفر که اسلام را مخالف اهداف پلیدانه خودشان میدیدند و در ظاهر با ارتش بعث عراق بود، روبهرو شد که چارهای جز دفاع نداشت. با اینکه حملات بسیار سنگین بود و توان نظامی ما در ابتدا ضعیف بود، اما تمام قد با ایمان و عقیدهای راسخ به دفاع از جان و مال و ناموس و خاک خود پرداخت و در این راه به پیروزیهای زیادی نائل شد.
دفاع مقدس به چه معناست؟ و آیا ما در دفاع مقدس موفق عمل کردیم؟
در فرهنگ روز سخن در تعریف دفاع آمده است: «فرد یا وسیلهای که برای جلوگیری یا مقابله با حمله دشمن فعالیت میکند.» از لحاظ فقهی «این واژه در اصطلاح فقه در مقابل جهاد است و آن موقعی است که دشمنان بر مردم مسلمان هجوم آورند و حمله کنند که دفاع در برابر این حمله بر همۀ افراد واجب است و دفاع از حقوق اولیۀ هر فردی برای حفظ مال و جان و عرض و ناموس خود است.» (فرهنگ علوم نقلی، شرح لمعه، ج2، ص325.)
با این تعریف کوتاه از معنای دفاع، میتوان گفت تفاوتی بین حمله و دفاع وجود دارد و آن این است که در حمله فرد متخاصم با هدف ضربهزدن به فرد یا کشوری وارد میدان میشود و فرد یا کشوری که مورد هجوم بیگانه قرار گرفته در دفاع از خود برمیآید.
جهاد اسلامی و به بیان دیگر دفاع مقدس؛ ایستادگی آگاهانه و مقاومت هوشمندانه در راه هدف مقدس است. در قرآن و کتب دینی ما مسلمانان، هدف مقدس تعریف مشخص و چارچوبی دارد. شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی در تعریف مقدس میگوید: «حس تعالی و تقدس حسی است اصیل در بشر و از صمیم روح بشر سرچشمه میگیرد؛ مثل حس حقیقتخواهی(علم)، نیکیخواهی(اخلاق)، زیباییخواهی(جمال). و این خود یکی از معماهای وجود بشر است که در برابر اموری ماورای منافع محسوس و ملموس خود، یک نوع تعظیم و تکریمی دارد و سر تعظیم فرود میآورد. البته هر میل و طلبی از وجود یک احتیاج عینی حکایت میکند، منتهای امر، مبدأ این احتیاج عینی جهازات بدن نیست، همان مرتبه مستقل روح انسان است. سر سلسله مقدسات بشر، ذات احدیت است. خداوند، قدوس است، منزه از جمیع نقصانات است علی الاطلاق؛ هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس...»(1) ؛ بنابراین انسان متدین مسلمان آگاه و هوشمند برای رسیدن به هدف مقدس از هیچگونه تلاشی مضایقه نمیکند. و در این مسیر از تعداد کم در مقابل دشمنان بسیار نمیهراسد که خداوند در قرآن میفرماید: «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ؛ چه بسیار گروهى اندک که به اذن خدا بر گروهى بسیار پیروز شدهاند، و خدا با صبرپیشگان است.» (سوره بقره، آیه249)
بنابراین ارزش یک حماسه و دفاع این است که در راه ایمان و عقیده باشد. و ملت بزرگ ایران به همه ثابت کرد که دفاع در مقابل جهانی از دشمنان خونخوار جز با این دو صلاح امکانپذیر نیست.
مقام معظم رهبری در سخنان اخیر خود در آیین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس فرمودند: «پیشکسوتان و رزمندگان که امروز روز تکریم آنها است، چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که از جان گذشتند، جان را کف دست گرفتند، از آسایش، زندگی خانوادگی، پدر و مادر، همسر، فرزندان، در مواردی، از آینده چشم پوشیدند، صرف نظر کردند و همه داشتههای خودشان را به مصاف دشمنی بردند که تشخیص داده بودند بایستی در مقابل او از اسلام و از کشور دفاع کنند. از اسلام دفاع کردند، از انقلاب دفاع کردند، از عزت ملی دفاع کردند، از ناموس دفاع کردند؛ برخی از اینها عروج کردند و بعضی هم ماندند و کار را به پایان رساندند؛ فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَه وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر. (سوره احزاب، آیه23)» (2)
ایشان در بیانِ رهبریِ حضرت امام(ره) در جنگ تحمیلی فرمودند: «امام در یک چنین شرایطی توانست آغاز جنگ را و بعد تداوم این حرکت را در زیر چشم خود و اراده خود به پیش ببرد و اداره کند. بعضیها انکار میکنند، اظهار تعجب میکنند که چطور ممکن است یک روحانی مسن پیرمردی در سنین هشتادوچندساله مثلاً بتواند نیروهای مسلح را در جنگ اداره کند؛ خیال میکنند که مدیریت جنگی و فرماندهی جنگیِ امام به این بود که برود مثلاً در قرارگاههای تاکتیکی مقدم بنشیند عدهها را جابهجا کند، یگانها را اینور و آنور بفرستد. مسئله این نبود، مسئله امام چند چیز دیگر بود: اولاً مهم این بود و کار بزرگ امام این بود که از اول حجم واقعی این کارزار را شناخت، از اول فهمید که معنای این جنگ چیست؛ خیلی از ماها نمیدانستیم، نمیفهمیدیم. خب دو کشور همسایه خیلی اوقات میشود درگیری با هم پیدا میکنند؛ خیلی اهمیتی ندارد. امام نه، امام از اول فهمید که این یک درگیریِ عادی بین دو همسایه نیست، دشمن را شناخت و فهمید که دشمن اصلی در این جنگ کیست و تشخیص داد که صدام یک ابزار است. و امام درباره جنگ، درباره دفاع مقدس متعدد سخنرانی میکرد؛ در سخنرانیای که مربوط به جنگ بود امام مثلاً میفرمود که آمریکا از شوروی بدتر، شوروی از آمریکا بدتر، انگلیس از هر دو بدتر؛ یعنی تعرض و خطابش به آن کسانی بود که شناخته بود که اینها عاملان اصلی هستند و پشت صحنه جنگ در واقع اینها هستند. ثانیاً یک تشخیص اساسی و حیاتی امام داد و آن این بود که این مسئله مهم را فقط ملت ایران میتواند حل کند. این مسئله، صرفاً مسئله نیروهای مسلح نیست. ولو نیروهای مسلح بعد خب وضع بهتری پیدا کردند لکن این کار، کار ملت ایران است، ملت باید وسط بیاید؛ همچنان که ملت ایران انقلاب را به پیروزی رساند، جنگ را هم ملت ایران باید به پیروزی برساند. امام این را تشخیص داد و بر اساس آن عمل کرد و این حرکت عظیم مردمی را به وجود آورد. [بُعد] شخصیت امام، نفوذ معنوی امام، صداقت و معصومیت بیان امام که وقتی حرف میزد آثار معصومیت و صداقت در بیان او برای همه آشکار بود، میفهمیدند که حقیقت را دارد بیان میکند؛ بعد نگاه تیزبین او که یک اعماقی را مشاهده میکرد که به معنای واقعی کلمه [مصداق] «آنچه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام آن بیند»[بود]. گاهی ماها با مسئولین نظامی در بعضی از مسائل نظامی مراجعه میکردیم به ایشان و امام گاهی یک نکاتی را بیان میکردند که برای انسان واقعاً [مایه] تعجب بود که ایشان چطور به این نکات توجه میکند» (3)
ما تن خودمان را جلوی شمشیر بردیم، اما روحمان را جلوی شمشیر ذلت هرگز فرود نیاوردیم و نخواهیم آورد. هفته دفاع مقدس یادآور این خونهای مقدس است که به پای نهال تازۀ انقلاب اسلامی ریخته شد. و همین خونهای مقدس بود و هست که این نهال را تناور و به درختی تنومند تبدیل کرده است.
منابع:
1- مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، انتشارات صدرا، سال نشر 1378، ص739.
2 و3- بیانات مقام معظم رهبری در ارتباط تصویری با شرکتکنندگان در آیین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس، 31شهریور 1399.