خلقت از کجا آغاز شد؟ اولین موجودی که خداوند خلق کرد، چه بود؟
پیدایش عالم امکان چگونه بود؟ مراتب خلقت هستی چگونه بوده است؟ اینها سؤالهایی است که مذاهب و مکاتب مختلف دینی و علمی به آنها پاسخهای متفاوتی داده و هر یک سیستمی را برای حدوث و پیدایش آنها بیان کردهاند. در این تحقیق، سعی کردهایم پاسخ این سؤال را از منظر بررسی آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهمالسلام به دست بیاوریم و ببینیم که آیا میتوان از این منابع اصیل دینی، نظامی به عنوان نظام آفرینش از دیدگاه اسلام ارائه داد یا نه. ارائه «نظام» به معنای دقیق کلمه، آنچنانکه در «نظریه فیض» مشاهده میکنیم، امکان ندارد و اساسا نیازی به این گونه نظام نیست، بلکه آیات و روایات از طرح مسئله آفرینش هدفی را دنبال میکنند که متوقف بر ارائه نظام نیست.
بررسی آیات
علامه مجلسی چهارده آیه از آیات قرآن کریم را که بر جهانشناسی و نحوه پیدایش عالم دلالت میکنند، ذکر کرده است که دلالت برخی از آنها قویتر و با تفصیل بیشتر از برخی دیگر (بقره، 2/ 29؛ انعام،6/1؛ کهف، 18/ 51 ؛ اعلی، 87/ 1 ـ 3) است که میتوان آنها را به دو دسته تقسیم کرد:
1. آیاتی که به خلقت آسمان و زمین در شش روز اشاره دارند (اعراف، 7/ 54؛ یونس، 10 / 2؛ هود، 11 / 7؛ فرقان، 25 / 59؛ التنزیل، / 4؛ حدید، 57 / 4؛ ق، 50 / 38)، همگی قریب به مضمون این آیه هستند: «إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالاْءَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ»(اعراف، 7/ 54)
2. آیاتی که خلقت آسمان و زمین را با جزئیات بیشتری بیان میکنند:
الف) خلقت زمین در دو روز، تقدیر روزی اهل زمین در دو روز و خلقت آسمان هم در دو روز بوده است: «قُلْ أَئِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الاْءَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادا ذَلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ * وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَکَ فِیهَا وَقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِینَ * ثُمَّ اسْتَوَی إِلَی السَّمَاءِ وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلاْءَرْضِ اِئْتِیَا طَوْعا أَوْ کَرْها قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ * فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَأَوْحَی فِی کُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ»(فصلت، 41/ 9 - 12)
ب) فتق آسمان و زمین بعد از رتق آنها: «أَوَلَمْ یَرَی الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَوَاتِ وَالاْءَرْضَ کَانَتَا رَتْقا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنْ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلاَ یُؤْمِنُونَ»(انبیاء، 21 / 30)
ج) گسترش زمین بعد از خلق آسمان: «أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقا أَمْ السَّمَاءُ بَنَاهَا * رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا * وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا * وَالاْءَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا * أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا * وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا * مَتَاعا لَکُمْ وَلاَِنْعَامِکُمْ»(نازعات، 79 / 27 - 33)
از آنجا که آیات قرآن بهخلاف روایات منقول از معصومین علیهمالسلام به نقطه شروع خلقت و مخلوق اول اشارهای نداشته و کیفیت خلقت را به تفصیل بیان نکرده است، از این رو، اگر درصدد درک نظام آفرینش از دیدگاه دین اسلام هستیم، بهناچار باید ابتدا روایات را بررسی کنیم. البته به تناسب بحث در مواضعی نیز با استفاده از تفاسیر به بررسی آیات قرآن خواهیم پرداخت.
بررسی روایات
روایات بسیاری درباره نحوه پیدایش عالم وارد شده است، چنانکه علامه مجلسی جلد 54 بحار را به روایات حدوث عالم و آغاز خلقت اختصاص داده است. اولین موجودی که خلق شد، چه بوده است؟ خداوند خلقت این عالم را با چه چیزی شروع کرد؟ روایاتی که در اینباره وارد شده، اغلب با عبارت «اول ما خلق اللّه» شروع میشوند. اما هر یک چیزی را به عنوان مخلوق اول معرفی میکنند. از این رو، این مطلب نیاز به بررسی بیشتر و جمع روایات و احیانا تأویل آنها دارد.
آنچه در روایات معصومین علیهمالسلام مخلوق اول حق تعالی معرفی شده، دارای عناوین متفاوتی است:
1. «عقل» ... فقال ابوعبداللّه علیهالسلام إِنَّ اللّه عَزَّ و جَلَّ خَلَقَ العَقْلَ و هو اوَّلُ خَلَقٍ مِنَ الرُّوحانِیّین ... (کلینی، اصول کافی، 1/21)
2. «نور نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله و ائمه اطهار» ... قال ابوجعفر علیهالسلام : یا جابِرُ اِنَّ اللّهَ اَوَّلَ ما خَلَقَ، خَلَقَ مُحَمَّدا و عِتْرَتِهِ الهُداةَ المُهْتَدین. (همان، 442)
3. «نور» ... عن امیرالمؤمنین علیهالسلام اَخْبَرنی عَنْ اَوَّلَ ما خَلَقَ اللّهُ تبارک و تعالی فقال النور ... (مجلسی: بحارالأنوار، 1/96)
4. «هواء» ... و ذالِکَ فی مَبدَأَ الخَلْقَ أن الرَّب تبارکَ و تَعالی خَلَقَ الهَواء ... (همان، 54/71-70)
5. «آب» ... فَأَوَّل شیءٍ خَلَقَهُ مِنْ خَلْقِهِ الشَّیءُ الَّذی جَمیعُ الاْءَشیاء مِنهُ وَ هُوَ الماء ... (التوحید/ باب التوحید و نفی التشبیه، ص 66، ح 20)
6. «جوهر اخضر» ... إِنَّ اللّه تعالی لَمّا اَرادَ خَلْقَ السَّماءِ وَ الأَرضِ جُوهَرا أخْضَرَ ثُمَّ ذَوَّبَهُ فَصارَ مآءً مُضطَرِبا (مجلسی: همان، 54/29)
7. «قلم» ... عن أبیعبداللّه علیهالسلام قال أَوَّلَ ما خَلَقَ اللّه القَلَم (همان، 366)
بنابراین، مشکل اصلی جمعبندی و احیانا تأویل این روایات است. در اینجا به اقوال بعضی از حکما، محدثان و شارحان که در جمیع این روایات تلاش کردهاند، اشاره میکنیم.
جمعبندی، تفسیر و تأویل روایات مخلوق اول
1. ملاصدرا
وی در شرح اصول کافی، ذیل حدیث جنود عقل و جهل، اشارهای به نخستین مخلوق و اختلاف روایات در آن کرده و میگوید: «این عقل، نخستین آفریده و نزدیکترین مجعولات به سوی حق تعالی و بزرگترین و کاملترین و دومین موجود در موجود بودن است ... و مراد از آن احادیثی است که از پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله وارد شده که: اول خلقی که خداوند آفرید، نور من بود، و در روایتی دیگر آمده است که اول خلقی که خداوند آفرید، قلم بود، در روایت دیگر اولین خلق خداوند، فرشتهای کروبی معرفی شده، در روایتی اول خلق خداوند، عقل معرفی شده است. اینها تمام صفات و اوصاف یک چیز است به اعتبارات گوناگون، که به اعتبار هر صفتی به نامی دیگر نامیده میشود. (ملا صدرا:1370، 151) وی در ادامه، وجه تسمیه این مخلوق اول را چنین بیان میکند: «این موجود حقیقتش به عینه حقیقت روح اعظم است که خداوند در کلام خود بدان اشاره کرده [قل الروح من امر ربی (اسراء، 17 / 85) [و آن را از آن جهت که واسطه حق در نگارش علوم و حقایق در دفاتر نفسانی قضایی و قدری است، قلم نامید ... و چون وجودی خالص از تاریکی مجسّم (دارای جسم بودن) و پوشیدگی و رهایی از تیرگیهای نارسایی و نابودیها بود، نورش نامید. از آنروی که نور، وجود است و ظلمت، عدم. و آن به ذات خود خویشتاب و روشنیبخش غیر خود است و چون اصل حیات نفوس علوی و سفلی (برین و زیرین) است، روحش نامید، و آن در نزد بزرگان صوفیه و محققانشان، حقیقت محمدیه است ...» (همان، 153)
منبع: پژوهش های فلسفی-کلامی 1383 شماره 22و23
نویسنده – حسین اترک