سه شنبه, فروردين 28, 1403

گناه و برخی آثار آن

گناه و برخی آثار آن

بسم الله الرحمن الرحیم
گناه و برخی آثار آن

در این نوشتار سعی شده است تا با دیدی دیگر و با بیانی جدید به بیان علت بیماری های جدید _ برای نمونه به بیماری کرونا _ بپردازیم:

البته باید توجه داشت که تغذیه نامناسب ، آلودگی محیط زیست و حیله های استعمار هم در این زمینه بی تاثیر نیستند ؛ اما ما با دیدی قرآنی به این موضوع می پردازیم ، دیدی که دردر عین قدمت جدید است ، مبحث گناه همان چیزی است که درصدد بیان مختصر آن هستیم ؛ در این نوشتار به بیان عواقب گناه پرداخته شده است وشاید بتوان بیماری های جدید را هم بی ارتباط به این مبحث ندانست :
حوادث و اتفاقات طبیعی و غیرطبیعی، مانند سرمای شدید و برف و یخبندان بی سابقه در زمستان، که علاوه بر ازبین رفتن محصولات کشاورزی، سبب خسارات بسیار و بروز مشکلاتی در زندگی مردم می شود، کاهش شدید نزولاتآسمانی و به تبع آن خشکسالی و کمبود آب، تورم بی سابقه جهانی، فوت دور از انتظار بسیاری از دوستان و آشنایان درسنین پایین، تصادفات فردی و گروهی بسیار، گسترش اختلافات خانوادگی، سردرگمیِ فقیر و غنی و دهها مشکل گوناگون دیگر، اموری است که در اطراف و زندگی ما رخ می دهد.
با نگاهی گذرا می توان برای هر یک از موارد فوق، یک یا چند علت جستجو کرد و شاید بتوان به راهکارهای عملی دست یافت که در این باره نویسندگان و گویندگان به تفصیل سخن گفته و از آن بحث کرده اند. برخی به جای بررسی علل و عوامل اصلی و زیربنایی، گناه را به گردن عوامل کم اهمیت می اندازند که نقش اساسی را به عهده نداشته اند و یا عوامل موهوم و خرافی و خیالی را مطرح می کنند.

برخی نیز تمام علت بدبختی خود را به بیگانگان و سیاستهای مخرّب آنها نسبت می دهند و عده ای، همه این حوادث را مولود گردش موافق و مخالف افلاک می پندارند. سرانجام، عده ای دست به دامن قضا و قدر ـ به مفهوم تحریف یافته اش ـ و یا شانس و طالع و اقبال می زنند و همه حوادث تلخ و شیرین را از این طریق توجیه می کنند؛ امّامتأسفانه کم تر کسی از نگاه دین به این مسئله پرداخته و آن را تحلیل می کند.
از نگاه دین اسلام، بلاها و گرفتاریها علل مختلفی دارد؛ از جمله: آزمایش، شکوفایی، تکامل، تقویت ایمان، هشدار،تأدیب، اجر و پاداش و... که در رابطه با هر یک، آیات و روایات متعددی وجود دارد؛ امّا در این نوشتار به یکی ازمهم ترین علل بلاها، یعنی گناه پرداخته شده است.
عامل مهم حوادث
اسلام، اعمال بشر را عاملی مهم برای حوادث برمی شمارد و بر آن تأکید می ورزد؛ چنانکه قرآن می فرماید: «وَ مَآأَصَـبَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُواْ عَن کَثِیرٍ »؛ «هر مصیبتی به شما رسد، به سبب اعمالی است که انجام داده اید، وبسیاری را نیز عفو می کند.»
در این آیه، نکاتی است که باید به آن توجه داشت:
1. این آیه به خوبی نشان می دهد، برخی از مصائبی که دامنگیر آدمی می شود، یک نوع مجازات الهی و هشدار است؛هر چند استثنائاتی دارد و به این ترتیب، یکی از دلائل حوادث دردناک و مشکلات زندگی روشن می شود.
جالب اینکه در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیه السلام می خوانیم که پیامبر گرامی خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «خَیْرُ آیَةٍ فِی کِتَابِ اللّهِ هَذِهِ الآیَةُ یَا عَلِیُّ مَا مِنْ خَدْشِ عُودٍ وَلاَ نَکْبَةِ قَدَمٍ اِلاَّ بِذَنْبٍ وَمَا عَفَا اللّهُ عَنْهُ فِی الدُّنْیَا فَهُوَ اَکْرَمُ مِنْ أنْ یَعُودَ فِیهِ وَمَا عَاقَبَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا فَهُوَ أعْدَلُ مِنْأنْ یُثَنِّیَ عَلَی عَبْدِهِ؛ این آیه (وَمَا أصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ...) بهترین آیه در قرآن مجید است. ای علی! هر خراشی که از چوبی [برتن انسان] وارد می شود، و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است [که از او سر زده است] و آنچه خداوند در دنیا عفو می کند،گرامی تر از آن است که [در قیامت] در آن تجدید نظر فرماید، و آنچه را که در این دنیا عقوبت فرموده است، عادل تر از آناست که در آخرت، بار دیگر کیفر دهد.»

2. ظاهر آیه، عام است و همه مصائب را در برمی گیرد؛ ولی باید دانست مصائب و مشکلاتی که دامنگیر انبیا و ائمه اطهار علیهم السلام و برخی از اولیاء الهی می شده است، برای ترفیع مقام یا آزمایش آنها بوده است. همچنین برخی از گرفتاریهایی که گریبان افراد غیرمعصوم را می گیرد یا جنبه آزمایش و امتحان دارد؛ چنانکه قرآن به صراحت می فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْ ءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الاْءَمْوَ لِ وَ الاْءَنفُسِ وَ الثَّمَرَ تِ وَبَشِّرِ الصَّـبِرِینَ »؛ «قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی،و کاهش در مالها و جانها و میوه ها، آزمایش می کنیم و به استقامت کنندگان بشارت ده.»
گاهی نیز بر اثر بی دقتی، مشورت نکردن و سهل انگاری در امور حاصل می شود که اثر تکوینی اعمال خود انسان است.
3. گاه مصائب، جنبه دسته جمعی دارد، و محصول گناهان جمعی است؛ همان گونه که در قرآن چنین می خوانیم: «ظَهَرَالْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ »؛ «فساد در خشکی و دریا به سبب اعمال مردم آشکار شد تا نتیجه برخی اعمالشان را به آنها بچشاند؛ شاید باز گردند.»

و در آیه دیگری چنین آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللّه ُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ»؛ «خداوند،سرنوشت هیچ جمعیتی را تغییر نمی دهد؛ مگر اینکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی [به خاطر اعمالشان] کند؛ هیچ چیز مانع آن نخواهد شد.»
گاه ممکن است این قضیه در باره فرد فرد انسانها صادق و هر کس در مقابل گناهی که مرتکب می شود به مصیبتی درجسم و جان یا اموال و متعلقاتش گرفتار شود؛ همان گونه که در آیه فوق آمده است.
گناهان جدید و بلاهای جدید
به راستی اگر نافرمانی از فرمان خدا، عامل این همه مشکلات فردی و اجتماعی است و اگر گناهِ عده ای، گریبانگیرهمه جامعه می شود، پس چرا به آن بی توجه اند و گناه کاران شرمنده نمی شوند؟ چرا قبح گناه در جامعه کنونی از بین رفته است؟ چرا برخی، میان مال حلال و حرام فرقی نمی گذارند و فقط ثروت و تجملات و مقام، عامل تفاخر است؟ چرا از یکی از مهم ترین واجبات، یعنی امر به معروف و نهی از منکر، خبری نیست؟ چرا به نماز که ستون اصلی دین است،بی توجهی شده و پرداخت خمس و زکات، به فراموشی سپرده شده است؟ چرا حجاب و عفاف که نقش مهمی در اجتماع دارد، با بی توجهی مواجه شده است؟ آیا اختلاط زن و مرد در برخی مجالس، گناهی بزرگ محسوب نمی شود و چرانظارت والدین بر فرزندان، جدی گرفته نمی شود؟
حضرت علی علیه السلام در کلامی، گناهان جدید راعامل بلاهای جدید معرفی کرده، می فرماید:

«کُلَّمَا اَحْدَثَ النَّاسُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْمَلُونَ، أَحْدَثَ اللّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلاَءِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعُدُّون؛ هرچه مردم گناه تازه بکنند،خداوند بلای تازه ای برای آنها به وجود می آورد که سابقه نداشته است.»
از طرف دیگر، بی توجهی جامعه و والدین باعث شده است تا بسیاری از جوانان از مفاسد مخرب چنین سرگرمیهایی بی اطلاع باشند که افزون بر ضررهای فردی، باعث اشاعه فحشا در جامعه می شود.
قرآن کریم می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَـحِشَةُ فِی الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَ الاْءَخِرَةِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنتُمْلاَ تَعْلَمُونَ »؛ «کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرتاست و خداوند می داند و شما نمی دانید.»
اشاعه فحشا

از آنجا که انسان، یک موجود اجتماعی است، جامعه بزرگی که در آن زندگی می کند، از یک نظر همچون خانه اواست، و حریم آن همچون حریم خانه او محسوب می شود؛ پاکی جامعه به پاکی او کمک می کند و آلودگی آن به آلودگی اش. طبق همین اصل، در اسلام با هر کاری که جو جامعه را مسموم یا آلوده کند، به شدت مبارزه شده است.
اصولاً گناه، همانند آتش است. وقتی این آتش در نقطه ای از جامعه روشن شود، باید کوشید تا خاموش، یا دست کم محاصره شود؛ اما اگر به آن، دامن زده شود و از نقطه ای به نقطه دیگر برده شود، حریق، همه جا را فرا خواهد گرفت وکسی قادر بر کنترل آن نخواهد بود.

از این گذشته، پلیدی گناه در نظر عامه مردم و حفظ ظاهر جامعه از آلودگیها، خود سدّ بزرگی در برابر فساد است که اشاعه فحشا و نشر گناه و تجاهر به فسق، این سد را می شکند، گناه را کوچک می کند و آلودگی به آن را ساده می نماید.
آثار فردی گناه

با بررسی آیات و روایات به این نتیجه می رسیم که بسیاری از مشکلات در زندگی، متأثر از معصیت الهی است وافراد، بدون در نظر گرفتن این مهم، فرد یا جامعه را مقصر مشکلات خویش می پندارند. علت این پندار، آن است که دربرخی موارد، رابطه گناه با مصیبتی که از آن ناشی می شود، کم و بیش قابل درک است؛ امّا در بسیاری موارد، محسوس نیست و شخص، دنبال علت دیگری می گردد.

گاه ارتکاب گناه سبب می شود انسان از انجام عبادتی محروم شود؛ چنان که امام صادق علیه السلام می فرماید: «اِنَّ الرَّجُلَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ صَلاَةَ اللَّیْلِ وَاِنَّ عَمَلَ السَّیِّی ءِ اَسْرَعُ فِی صَاحِبِهِ مِنَ السِّکِّینِ فِی اللَّحْمِ؛ آدمی گاهی گناه می کند و بر اثر آن از نماز شب محروم می شود. تأثیر کار زشت در انسان سریع تر از تأثیر کارد در گوشت است.»

به سبب ارتباط بین محرومیتها و مصیبتها و گناه است که وقتی مشکل برای برخی بزرگان پیش می آمد، فکر می کردندچه خطایی کرده اند که باعث این مصیبت شده است. قساوت قلب، ذلّت و بیچارگی، گرفتاری و رنج، بسته شدن مراکزادراک، سختی و تنگدستی در زندگی، تغییر نعمتهای الهی و... برخی از آثار گناه به شمار می رود.

1. سختی و تنگدستی در زندگی
بسیار مشاهده می شود که انسان دست به هر کاری می زند با درهای بسته رو به رو می شود گاهی تنگی معیشت به این علت نیست که درآمد کمی دارد. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: وقتی آیة «مَنْ یعْمَلْ سُوءاً یجْزَ بِه »؛ (هرکس عمل بدی انجام دهد کیفر آن را می بیند) نازل شد، بعضی از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) گفتند: آیه ای از این سخت تر نیست! پیامبر(صلی الله علیه و آله) به آنان فرمود: آیا در خانواد، اموال و جانهایتان دچار مصیبت نمی شوید؟ گفتند: بله. حضرت فرمود: این از آن چیزهایی است که خداوند به وسیله آن، برای شما حسنه می نویسد و به وسیلة آن بدی ها را محو می کند.
2. زنگار قلب
قلب برخی انسانها به سبب اعمالشان زنگار گرفته، و نور و صفای فطریِ نخستین را از دست داده است. به همین دلیل، چهره حقیقت که همچون آفتاب عالمتاب می درخشد، هرگز در آنان بازتابی ندارد، و پرتو انوار وحی در وجودشان منعکس نمی شود. قرآن در باره این افراد می فرماید: «کَلاَّ بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم مَّا کَانُواْ یَکْسِبُونَ »؛ «چنین نیست که آنهامی پندارند؛ بلکه اعمالشان چون زنگاری بر دلهایشان نشسته است.»

آیات متعددی از قرآن با صراحت از تأثیر گناه در تاریک ساختن دل، سخن به میان آورده و بر آن تأکید کرده است؛چنان که در قرآن کریم می خوانیم: «فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَی الاْبصَارُ وَلَکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ»؛ «چشمهای ظاهر، نابینا نمی شود؛بلکه دلهایی که در سینه ها جای دارد، نابینا می شود.»

آری، بدترین اثر گناه و ادامه آن، تاریک ساختن قلب، و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است. گناهان از اعضاو جوارح به سوی قلب سرازیر می شود، و قلب را به یک باتلاق متعفن و گندیده مبدل می سازد. اینجاست که آدمی، راه وچاه را تشخیص نمی دهد، و مرتکب اشتباهات عجیبی می شود که همه را حیران می کند؛ یعنی با دست خود تیشه به ریشه سعادت خویش می زند و سرمایه خوشبختی خویش را به باد فنا می دهد.

3. کوتاهی عمر
عمر، بزرگ ترین سرمایه اهل ایمان برای کسب درجات عالیه است؛ از اینرو اولیای الهی، همیشه طول عمر خویش را از خداوند منان طلب می کرده اند؛ چنان که امام حسن عسکری علیه السلام از خداوند، این گونه طلب می کند: «اَسْأَلُکَ اَنْ تُطِیلَ عُمُرِی فِی طَاعَتِکَ؛ خدایا! از تو می خواهم عمرم را برای اطاعتت طولانی فرمایی.»

طبق روایات متعددی از ائمه اطهار علیهم السلام همان گونه که برخی کارها، باعث افزایش عمر انسان می شود، برخی مواردنیز از عمر انسان می کاهد. یکی از آنها، گناه است.

امام صادق علیه السلام می فرماید: «نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَتُقَرِّبُ الاْآجَالَ وَتُخْلِی الدِّیَارَ وَهِیَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ وَالْعُقُوقُ وَتَرْکُالْبِرِّ؛ به خدا پناه می بریم از گناهانی که نابودی را شتاب دهند و مرگها را نزدیک سازند و خانه ها را ویران کنند و آنها قطع رحم، و آزردن و نافرمانی پدر و مادر، و واگذاردن احسان و نیکی است.»
و نیز می فرماید: «مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ اَکْثَرُ مِمَّنْ یَمُوتُ بِالاْآجَالِ؛ کسانی که بر اثر گناهان می میرند، بیش ترند از کسانی که براثر رسیدن اجل می میرند.»

4. فراموشی
گناه، باعث فراموشی می شود. فراموشی، عوامل مختلف فیزیوژیکی و روانی می تواند داشته باشد. نافرمانی خدا،یکی از آن عوامل به شمار می آید. رسول خدا صلی الله علیه و آله یکی از عقوبتهای الهی برای گناهکاران را ضعف قوه یادآوری بیان کرده، می فرماید: «اِتَّقُوا الذُّنُوبَ فَاِنَّهَا مَمْحَقَةٌ لِلْخَیْرَاتِ اِنَّ الْعَبْدَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَنْسَی بِهِ الْعِلْمَ الَّذِی کَانَ قَدْ عَلِمَه؛ از گناهان دوری کنیدکه نیکیها را از بین می برد. آدمی مرتکب گناهی می شود و بر اثر آن، علمی که قبلاً فرا گرفته را فراموش می کند.»

افزون بر اینکه معصیت باعث می شود انسان، خود را از یاد ببرد، سبب فراموشی مرگ و قیامت، گناهان گذشته ونشانه های الهی می شود و در نتیجه باعث می شود انسان، خداوند متعال را فراموش کند؛ چنان که قرآن کریم در باره چنین افرادی می فرماید: «نَسُوا اللّهَ فَنَسِیَهُمْ»؛ «خدا را فراموش کردند، و خدا [نیز] آنها را فراموش کرد [و رحمتش را از آنها قطع کرد].»

5. مستجاب نشدن دعا
دعا مهم ترین راه ارتباط با خالق هستی و تنها راه جلب توجه خداوند متعال به خویش است؛ چنان که قرآن می فرماید: «قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَ دُعَآؤُکُمْ»؛ «بگو: پروردگارم برای شما ارج و ارزشی قائل نیست، اگر دعای شما نباشد.»

همچنین معصیت، سبب سلب توفیق، از بین رفتن حال معنوی هنگام دعا، و نیز باعث حبس دعا می شود و چنین است که دعا مستجاب نمی شود.

امام باقر علیه السلام می فرماید: «اِنَّ الْعَبْدَ یَسْأَلُ اللّهَ الْحَاجَةَ فَیَکُونُ مِنْ شَأْنِهِ قَضَاؤُهَا اِلَی اَجَلٍ قَرِیبٍ اَوْ اِلَی وَقْتٍ بَطِی ءٍ فَیُذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْبافَیَقُولُ اللّهُ تَعَالَی لِلْمَلَکِ لاَ تَقْضِ حَاجَتَهُ وَاحْرِمْهُ اِیَّاهَا فَاِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِی وَاسْتَوْجَبَ الحِرْمَانَ مِنِّی؛ بنده ای حاجتی را از خداوندمی خواهد، و اقتضاء این است که خداوند، حاجت او را یا در وقتی نزدیک و یا در مدتی طولانی برآورده کند. [در اینفاصله،] بنده ای که طلب حاجت کرده است، مرتکب گناهی می شود، خداوند به فرشته [مأمور برآوردن خواسته های او،[دستور می دهد حاجتش را بر نیاور و محرومش کن! زیرا او خود را در معرض خشم من قرار داده و مستحق محرومیّت ازناحیه من شده است.»

6. الحاد و انکار
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در ضمن گفتاری فرمود: «فَاِنَّ الْمَعَاصِیَ یَسْتَوْلِی بِهَا الْخِذْلاَنُ عَلَی صَاحِبِهَا حَتَّی تُوقِعَهُ فِی رَدِّ وَلاَیَةِ وَصِیِّ رَسُولِاللّهِ صلی الله علیه و آله وَرَفْعِ نُبُوَّةِ نَبِیِّ اللّهِ وَلاَ یَزَالُ اَیْضا بِذَلِکَ حَتَّی تُوقِعَهُ فِی دَفْعِ تَوْحِیدِ اللّهِ وَاْلحَادِ فِی دِینِ اللّهِ؛ همانا گناهان، بی یار و یاوری [وگمراهی] را بر گنه کار مسلط می کند تا آنجا که او را به ردّ ولایت و امامت وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله و انکار نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله وبه همین منوال، انکار یکتایی خدا و الحاد و کفر در دین خدا، آلوده می سازد.»

7. عذاب الهی در آخرت
قرآن مجید، عذاب سخت و آتش سوزان قیامت را از آثار نافرمانی خدا برشمرده، می فرماید: «وَ مَن جَآءَ بِالسَّیِّئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ »؛ «و آنها که اعمال بدی انجام دهند، به صورت در آتش افکنده می شوند [و به آنها گفته می شود] آیا جزایی جز آنچه عمل می کردید، خواهید داشت؟!»

در جای دیگر می فرماید: «وَ مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ و فَإِنَّ لَهُو نَارَ جَهَنَّمَ خَــلِدِینَ فِیهَآ أَبَدًا »؛ «هر کس خدا و رسولش رانافرمانی کند، آتش دوزخ از آن اوست و جاودانه در آن می ماند.»

شاید برخی ادعا کنند که ما هر چقدر گناه می کنیم، نه تنها سختی و تنگدستی مشاهده نمی کنیم؛ بلکه هر روز زندگیمان بهتر می شود. در جواب این گونه افراد باید گفت: این سؤالی است که مردی از شعیب پیامبر علیه السلام پرسید وگفت: «چرا من این همه گناه می کنم؛ ولی خداوند مرا عقوبت نمی کند؟» از سوی خداوند متعال پاسخ آمد: «تو گرفتاربدترین عقوبتها هستی و نمی دانی.»
............................

منابع:
سایت حوزه
قران کریم
مجله مبلغان بهمن و اسفند 1387 - شماره 112

از این نویسنده

  • نگاهی گذرا به فلسفه حجاب

    شکرگزاری و حال خوب (قسمت سوم)

    شکرگزاری و حال خوب (قسمت چهارم)

    شکرگزاری و حال خوب (قسمت دوم)

    شکرگزاری و حال خوب قسمت اول

Iran 80.4% Iran
United States 4.6% United States
Germany 3.3% Germany

جمع:

87

کشورها
امروز: 48
روز گذشته: 104
این هفته: 152
هفته ی گذشته: 555
این ماه: 1,373
ماه گذشته: 2,339

تماس با واحدهای اسوه

02155390120
02155482025
واحد وام، داخلی 1
واحد فرهنگی و ازدواج، داخلی 2
واحد رفاهی و خدماتی، داخلی 4
مدیریت:
02155377676
09911135529

ارتباط با ما

آدرس : تهران، میدان انقلاب، خیابان کارگر جنوبی، پایین‌تر از چهارراه لشکر، روبروی دانشگاه علامه طباطبایی (یا پمپ بنزین) کوچه شهید علی غیاثوند قیصری- بن بست آریا- پلاک 6 - زنگ سوم
ایمیل: info@osveh.org ساعت کاری موسسه: شنبه تا چهارشنبه 8 الی 16

کدام بخش از مطالب سایت برای شما جذابتر است؟
© 2024 osveh.org. All Rights Reserved

 Design & Developed by Fatima Co.