اسلام بی نقص من (قسمت ششم)

بسم الله الرحمن الرحیم
اسلام بی نقص من (قسمت ششم)

در ادامه مبحث کرامت هستیم، کرامتی که ارزشی لایتناهی به انسانها اعطا کرده است؛یک ارزش فوق العاده که اگر انسان میزان و اهمیت آن رابداند،هرگز خودرا ازآن جایگاه پایین نمی کشد؛بلکه همواره تلاش می کند به جایگاهی والاتر از جایگاه قبلی صعودکند؛درست مثل پادشاه عاقلی که هرگزکاری نمیکندکه در شان والای او نباشد چراکه مدام خودراازاین مسئله برحذر می داند و با خود می گوید:"حیف از من نیست که تن به ذلت و خواری دهم و ارزش خودراپایین بیاورم؟ حیف از من نیست که دست به این اقدام غیرکمالی بزنم؟"
آیاماپادشاه زندگی خود نیستیم؟ آیاما نمی توانیم بهترینها باشیم؟ مگرخداوند به ما بهترین نعمتها که مهمترین آن هاانسان بودن وعقل داشتن است اعطا نکرده است؟
می توانیم مدام با خود تکرار کنیم که من خودم را ارزان نمی فروشم ؛ چراکه به قول بزرگان دین مبین اسلام ارزش ما بهشت است و نباید خودرا به کمتر از آن بفروشیم...
قال الكاظم عليه السلام:«أما انَّ أَبْدانَكُمْ لَيْسَ لَها ثَمَنٌ الّا الجَنَّةَ، فَلا تَبيعوها بِغَيْرِها» امام كاظم عليه السلام مى‌فرمايد: «آگاه باشيد! بدنهاى شما جز بهشت بهايى ندارد، به چيز ديگرى نفروشيد»

یوسف فروشان چه خرند یوسف فروشند چه خرند؟؟
مگرمن یوسف عمرم نیستم؟ پس چرابایدخودم رابه تایید پوشالی دیگران ، به کینه ها و تعصبات ، به ذلتهای خفقان آور بفروشم ،به دنیای فانی و زر وزیور آن ؟ آیا این کار عاقلانه است؟
مگراین دنیا و عمرم چندروزاست که کرامت خودم را به راحت طلبی هایم بفروشم و در انتها دچار حسرتی بی نهایت شوم؟ مگرمیشودآخرتِ طولانی مدت را،با زادوتوشه کم پشتیبانی کرد؟ پس چرا این کرامت را،که خداوند فقط به جنس من اعطا کرده است،به پله ای برای رسیدن به رستگاری تبدیل نکنم؟ سختی ها یک روز پایان می پذیرند و من آن روز طعم شیرین تلاشهای بی حد و حصرم را خواهم چشید.
من نبودم وخداوند به من بود بخشید،وجودبخشید،از عدم بیرونم آورد و به من کرامت اعطاکرد، اسلام و راهنمایانی مهربان ترازمادر سرراهم قرارداد،که مدام به زبانهای مختلف گفته اندکه "برای یک آخرت بی منتها توشه بردارید"
حالا اگر من ناسپاسی کنم و این همه نعمت و یوسف وجودی گرانبهارا ارزان بفروشم،آیا می توان اسم عاقل را روی من گذاشت؟؟آیا مشکل از دین اسلام است؟
براستی مگر یاد انسانهای بزرگ از تاریخ پاک می شود؟ تاریخ هم به این افراد می بالد،به افرادی که از نعمت کرامت انسانی شان خوب استفاده کرده اند ،آن را به نفع خود ودیگران خرج کرده اند و نتیجه آن را هم دیده اند و شیرینی این مجاهدتهارا اول خود چشیده اند و سپس به خورد تارو پود عالم بخشیده اند.
این کرامتی که ازآن سخن گفتیم ؛کرامتی است که به همه انسانها داده شده است؛یک کرامت عمومی که شامل حال همه میشود پس هیچکس حق ندارد به حیات ، حرّیت، امنیت ، حیثیت ، اموال و دارایی هاوخانواده ی فرد دیگرتجاوز کند؛حتی هیچ کس حق ندارد حق حیات را از خودش سلب کند و دست به خودکشی بزند؛ این نوع کرامت رحمت عام خداوند است که به همه انسانها اعطا شده است .
دیگری کرامت اکتسابی است که هرکس باید با ریاضت ها و تلاشهایش در مسیر بندگی وکمال آن را کسب کند و به عبارتی دیگر مشمول رحیمیت یعنی رحمت خاص خداوند گردد؛ یعنی از خاصان درگاه حق شود!!آیا کسی هست که دلش نخواهد در آن جایگاه اختصاصی قرار بگیرد؟؟
واما درمورد زن؛ اسلام به زن هاهم کرامت ویژه ای بخشیده است ،این درحالی است که قبل از اسلام،زن جایگاهی پست و پایین داشت و حتی در میان برخی از مردم در نوزادی زنده به گور میشد.
«در داخل خانواده، از نظر اسلام مرد موظّف است که زن را مانند گلی مراقبت کند.پیامبراسلام می‌فرماید: «المرأة ریحانة»؛ زن گل است. این مربوط به میدانهای سیاسی و اجتماعی و تحصیل علم و مبارزات گوناگون اجتماعی و سیاسی نیست؛ این مربوط به داخل خانواده است. «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانه»؛ این چشم و دید خطابینی را که گمان می‌کرد زن در داخل خانه موظّف به انجام خدمات است، پیغمبر با این بیان تخطئه کرده است. زن مانند گلی است که باید او را مراقبت کرد. با این چشم باید به این موجود دارای لطافتهای روحی و جسمی نگاه کرد. این، آن نگاه اسلامی است»سیدعلی خامنه ای رهبر انقلاب
بیان این نکته ضروری است که: اگر برخی از مسلمانان ظاهری،حقوق زن رادر اسلام رعایت نمی کنند، این مشکل اسلام نیست بلکه نقص ازخود این افراد است .

واما وقتی اسلام عزیزبه زن مقام والایی داده ، خود زن هم باید ارزش خود را بداند و خودرا بازیچه دست هوسها و نگاههای آلوده قرار ندهد، ظاهر زن والاترازآن است که بازیچه وابزارشود، بلکه این ظاهر، باید تجلی و یاری کننده قلب پاک و مهربان او باشدکه مایه آرامش خانواده است ،نه اینکه با یک ظاهربزک کرده خانواده های دیگر را بخاطر مقایسه شدنها متلاشی کند...
ادامه دارد...

نویسنده : فاطمه صالحی

منبع: تحف العقول
سایت آیت الله خامنه ای