شاید بهتر باشد در باب وهابیت، پس از بررسی ریشه ها و تاریخچه ی آن، به وضعیت کنونی آن بپردازیم و کمی نیز از دست های پشت پرده ی آن سخن به میان بیاوریم. ریشه های فکری-فلسفی وهابیت که پیش تر گفته شد؛ بعد از مدت ها در زمانی که استعمارگران به تفرقه و جنگ های مذهبی و عقیدتی دامن می زدند، زمینه ی بروز و گسترش یافت. انگلستان در حدود قرن دوازدهم سعی کرد با فرستادن جاسوسان متعدد در میان مسلمانان چند دستگی و اختلافات قومی و مذهبی به وجود آورد و این چند دستگی را به صورت فرقه یا گروهی در آورد. ریشه ها ی فلسفی موجود و بازپروری هایی که اتفاق افتاده بود. در آن زمان دستمایه ی عبدالوهاب قرار گرفت تا او بتواند سنگ بنایی که به صورت اندیشه از دیرباز به دست آورده بود به احکام و عقایدی جدید مبدل سازد و وهابیت امروزی را به شکل فرقه¬ای سامان دهد.
محمد بن عبدالوهاب یک عالم حنبلی بود. وهابیت از نام پدرش گرفته شده و پیش از او مسلکی به این نام و نشان وجود نداشت. دوستی او با یکی از جاسوسان و بعد ها حمایت های استکبار باعث شد که او بتواند اعتقاداتش را به راحتی بیان کند! و فرقه ی وهابیت کم کم شکل گرفت.
اما آنچه عبدالوهاب به آن سر و شکل داد. وهابیت نامی است که شیعیان و اهل سنت بر این فرقه نهاده اند اما آن ها خودشان را سلفی می نامند. سلف در معنای قدیم و سابق است و سلفی گری در معنای عام خود، گرایش به گذشته ای نیکو و باشکوه است که در این حالت تمام اهل سنت را شامل می¬شود. سلفیان کسانی بودند که راه مستقیم را در سلف پاک و سلف صالح جستجو می کردند.
نکته ی مهمی که در این زمینه باید دانست این است که سلفیت و سلفی گری به خودی خود نگاهی است که در اهل تسنن با مصداق بازگشت به شیوه ی خلفای راشدین و دوران نخستین طلایی وجود داشته است اما در وهابیت این نگاه سر و شکل گرفته و به احکامی منتهی می¬شود که بعضی به شدت با عقاید دیگر مسلمانان، شیعه و سنی، مغایرت دارد. اما نگاه سلفی نگاهی است که در آن یک دوره ی زمانی و آدم-ها و اتفاقات آن دوره، لزوماً به عنوان دورانی طلایی یا در اصطلاح golden age شناخته می شود. این نوع نگاه را بسیاری از اندیشمندان در مقابل نگاه موعود گرا و نگاه به آینده قرار داده اند و به نظر می رسد دوگانه ی درستی باشد. زیرا در یکی دوران پسندیده و باب میل دورانی است در گذشته و در دیگری دوران پسندیده و نیکو، دورانی است در آینده که هنوز به وقوع نپیوسته است.
آنچه در این میان هائز اهمیت می باشد این است که این نگاه ها روح جمعی جامعه ی خود را به چه سمت و سویی می کشانند؟! در تحلیل سلفیت وهابی ها به خوبی می توان ریشه های سلفی گری جدید داعش را بررسی و نشان داد... ادامه دارد.