طب در کشورهای مختلف

اسوه ,موسسه فرهنگی قرآن و عترت اسوه تهران

بسم الله الرحمن الرحیم
طب در کشورهای مختلف
« ِفطرَهَ اللهِ الّتي فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها لا تَبديلَ لِخَلْقِ اللهِ ذلك الدّينُ القيّم ولكنّ اكثَرَ النّاسِ لا َيعلمون»(سوره روم آيه 29)
آن هنگام كه دردها و مرضهاي گوناگون پيكر بشر را رنج مي داد پيوسته در صدد علاج و جستجوي راه اصلاح آن بود كه تنها بوسيله خوردن و استعمال كردن گياهان مختلف و يا نخوردن غذا خودداري كردن و پرهيز نمودن خود را از مشقت امراض نجات و يا در بسياري از موارد به هلاكت او منجر مي شده است. پس در حقيقت تاريخ پيدايش طب و پزشكي مساوي با تاريخ پيدايش انسان است. ولي براي اينكه اذهان خوانندگان تا اندازه اي روشن شود مختصري از تاريخ طب و چگونگي آن را نزد اقوام و ملل مختلف جهان در اين مقدمه مي آوريم. شك نيست گه چون مشرق زمين محل هبوط آدم و مركز انتشار نسل بشر بوده است و در همين مشرق زمين كتب آسماني نازل گرديده و از ميان اهالي مشرق زمين پيغمبران خدا مبعوث گرديده، دعوت الهي خود را شروع كردند پس ناچار پايه گذار علم وتمدن در جهان هستي مردم مشرق زمين بوده اند و دنياي غرب و اروپا هر چه دار از قاره آسيا و مشرق زمين و مخصوصاً خاور ميانه و بالاخص تمدن باستاني ايران گرفته است. دنياي غرب و اروپاي فعلي طب و پزشكي خود را از ملل مشرق و دانشمندان آسيا اتخاذ كرده و خود در شرح و بسط و گسترش آن كوشيده است بنابر اين بي مناسبت نيست بدانيم علم طب و پزشكي در ميان ملل آسيا در زمان قديم چگونه بوده است.
طرز معالجه در قديم
طرز معالجه در زمان قديم چنين بوده كه نا خوشها را در كنار جاده مي گذاشتند و در خصوص رفع مرض از عموم اشخاصي كه از جلوي نا خوش مي گذشتند استعلاج مي نمودند يكي از عابرين اگر به همان مرض مبتلا شده و چيزي خورده و شفا يافته بود تجربه شخصي خود را به آن ناخوش مي گفت و به سخن او عمل مي كردند شايد مفيد افتاد اين تجربه ها را ضبط كرده و روي يك لوحه نوشته و از گردن هيكلي كه او را (رب النوع) مي دانستند مي آويختند سپس مجموع تجربه ها را در كتاب تدوين كرده طب ناميدند.
طب در چين و ژاپن
ملت چين و ژاپن معتقدند كه طب آنان از زماني بسيار قديم است يعني معتقدند كه سه هزار سال قبل از ئلادت حضرت عيسي مسيح(ع) باغ هاي بزرگ براي تربيت گياهان طبي در آن دو كشور وجود داشته است بلكه معتقدند كه امپراطور آنان كتاب معروف طبي آنان را كه هم اكنون در دست دارند در تاريخ ودو هزار و ششصد سال قبل از ميلاد براي آنان تاليف كرده است و اروپائيان از مباحث طبي ملت چين و ژاپن استفاده هاي فراوان كرده اند بلكه(قس دوهالد) در كتاب خود اطبا چيني را ذكر كرده و از آنان تعريف بسيار نموده است و معتقد است كه اروپائيان مباحث (نبض) كه فصل مهمي از دانش طب محسوب است از كتب چيني بهره برداري كرده اند.
طب در هندوستان
يونانيان در ايام تمدن خود معتقد بودند طب هنديان مترقّي از طبّ يونانيان است گرچه وجه اين ترجيح را ذكرنكرده اند و بقراط از معالجات هنديان بهره برداري زياد كرده و از گياهان داروئي هندي نتيجه گرفته است ولي طب در هندوستان مانند كثيري از كشورهاي ديگر به دست كاهنان اداره مي شد و پيش از آنكه طب به دوره علمي خود در آن نواحي برسد اصول علم طب را بر پايه ها و قواعد خيالي موهوم استوار داشته بودند و شاهد و گواه اين مطلب كتب ديني هنديان است حتي كتبي كه تازه در آن سرزمين تاليف شده است زيرا اين گونه كتاب هاي آن پر است از اذكار و اوراد و دعاهاي سحر آميزي كه براي معالجات امراض گوناگون جمع آوري شده و مخلوط با گياهان طبي در مقام معالجه مريض به كار ميرفته است و پس از آنكه علم طب هم مدراج كمال خود را در سرزمين هند طي كرد و به معناي صحيح ترقي نمود مع ذلك آن ادعيه و اوراد و اذكار در مقام معالجه متروك نشده است.
طب در ايران قديم
اما كشور عزيز ما ايران تاريخ طب آن به چهار قرن پيش از ميلاد حضرت عيسي مسيح(ع) منتهي مي شود و اصول و ريشه هاي اوليه طب ايراني در كتاب اوستا و زند آمده است و طب نزد ايرانيان هم چنين مخلوط بود با اوراد وادعيه و ايرانيان معتقد بودند اهريمن (شيطان) تمام امراض را بر بشر مسلط كرده ولذا يزدان (خداي حقيقي) با شيطان به مبارزه بر خواسته و تمام دواهاي مورد احتياج بشر را به آنان آموخته تا حفظ صحت خود را بنمايد.
طب در كشور مصر
قدماء مصريان به طب بسيار اهميت مي دادند و هميشه عده اي از دانشجويان منحصراً عمر خود را در تحصيل طب صرف مي كردند. مصريان معتقدند كه اصل طب نزد آنان از وحي آسماني است و همه اطباي مصري از جمله كاهنان بودند و مرز تعلم طب معابد رسمي كشور بود اما چون روحانيت ديني مصر بر اطبا مسلط و حاكم بود و طبيب حق مخالفت احكام ديني را نداشت لذا طب در آن كشور ترقي نكرد.(البته اين انديشه بين علماي اسلامي طرفداري ندارد. بلكه طب در حوزه هاي اسلامي نجف نيز تدريس مي شده است و حكماي بزرگي چون صاحب مخزن و صاحب ذخيره را تحويل داده اند و بوعلي خود يك عالم اسلامي بود كه قانونش سالها در اروپا و نجف تدريس شده است.
طب در كشور يونان
در كشور يونان طب ابتدا با سحر آميخته بود و متصدي آن رجال ديني بودند كه مريض را به معبد مي بردند و به گمان خودشان خدا او را مي ديد و در همان شب مريض خوابي مي ديد كه تعبير آن دلالت بر مرض او و كيفيت معالجه آن مي كرد، سپس فلاسفه پيدا شدند و آنچه از غذا و دوا براي معالجه صالح بود انتخاب و استعمال كردند وقتي فيثا غورس آمد به طب مشغول شد سپس فلاسفه ديگر بوجود آمدند كه اكثر اوقات خود را در طب مصروف داشتند و بقراط فيلسوف معروف يوناني در عصري به وجود آمد كه علم طب در منتهيدرجه ابهت خود رسيده بود و بقراط به خلاصه كردن كتب علمي طبي پرداخت پس از بقراط جالينوس ظهور كرد و دو مرتبه طب را تجديد نمود.
طب در اروپا
شك و ترديدي نيست كه علم طب از آسيا و مشرق زمين به اروپا رفته است و دانشمندان اروپا طب خود را از ايران و عرب و يونان استفاده كردند و كثيري از پزشكان اروپائي اكثر كتب ايراني و يوناني را به زبان لاتين ترجمه و از آنها بهره برداري كردند تقريباً 550 سال پيش از اين در زمان لوئي يازدهم كه يكي از پادشاهان فرانسه است انجمن طبي در شهر پاريس برپا شد و كتاب محمد زكرياي رازي و ابو علي سينا دو دانشمند ايراني را به لاتين ترجمه نمودند و به شاگردان دانشگاه طبي پاريس تعليم مي دادند بعد از آن رفته رفته علم طب در اروا رو به ترقي رفت پس اگر بگوئيم اروپا در علوم وفنون ريزه خوار ايران وخاور ميانه است سخني است بجا و گزافه گوئي نيست.زيرا كتاب هاي كتابخانه هاي ايران ترجمه كرده و به مغرب زمين فرستادند.
طب در ممالك عربي
قبل از پيامبر اسلام (ص) اعراب محصور در شبه جزيره عربستان صعودي نبودند بلكه گاهي از كشور خود خارج شده و با فنيقيين و ساكنين جزيره و آسياي صغري مخالطه و معاشرت داشتند و گاهي به هند و كشور چين مسافرت مي كردند و به همين جهت تعداد كمي از اطباء قبل از اسلام در بين اعراب يافت مي شدند كه معلومات پزشكي آنان منحصر به همان بود كه در سفرهاي خود از ديگران گرفته بودند وقتي پيامبر اسلام(ص) به رسالت مبعوث گرديد و اعراب در پرتو احكام قرآن و رهبري پيامبر اسلام(ص) به جهاد پرداختند و رفته رفته پس از آن حضرت مالك و بلاد مجاور را فتح ردند با كمك خلفا و سلاطين اسلامي به كار مشغول شدند و دستور دادند كتب حكمت و فلسفه و طب را از يوناني به عربي ترجمه كنند لذا در ميان اعراب و مسلمين علما و اطبا زيادي بوجود آمدند، ر چه طب عربي اقتباس لز طب يوناني و هندي است ولي پوشيده نماند كه عربها هم در كثيري از موارد طب موادي از خود افزودند و از جمله در خواص گياهان و معادن كه ممالك ديگر از آن اطلاعي نداشتند چندين فصل تازه در طب باز كردند و در موارد مختلفي تحقيقاتي نمودند.

چرا فرهنگ درمان با طب سنتي يكباره از ميان مردم برداشته شد؟
كتاب تاريخ طب در ايران نوشته ي دكتر سيريل الگود پزشك سفارت انگليس در دربار قاجار، مبارزه با طب سنتي از زمان شاه عباس صفوي كه مقارن با ورود كمپاني هند شرقي به ايران بود در دستور كار قرار گرفت، ليكن به علت مقاومت مردمي هيات هايي كه در زمان صفويه به ايران مي آمدند توفيقي بدست نياوردند.
پزشك كمپاني هند شرقي در آن زمان فردي به نام FRYER بود. او در مورد اين ناكامي مي گويد: اين ها اصلاً عادت ندارند با مالعات و تحقيقات جديد پيشرفت كنند و از اين جهت، با همان تعصبي كه به مقدمات متمسك هستند، به اصول طب خود چسبيده اند.
سيريل الگود زماني اين اعترافات را مي گويد كه اهداف استعمار در اين مورد كاملاً پياده شده و كار از كار گذشته است وي اظهار مي دارد:« بديهي است كه اكنون دور نماي طب به نحو محسوسي تغير يافته بود. 50 سال آموزش به وسيله اساتيد خارجي نسلي را پديد آورده بود كه ديد آنها كاملاً با پدرانشان متفاوت بود. اين نفوذ فرهنگ غربي به وسيله هيات هاي پزشكي در مراكز مختلف كشور تقويت شده بود و بزرگترين افتخار و اعتبار را در اين مورد بايد به اين هيات ها داد.
سيريل الگود آنگاه وضع قانون منع طبابت سنتي را به عنوان آخرين ميخ تابوت ابن سينا معرفي كردهو مي گويد:« در سال 1911 وضع قانون طبابت بر اساس ديپلم و مدرك صورت گرفت كه مي گت:هيچ كس در هيچ نقطه از ايران حق اشتغال به هيچ يك از فنون طبابت را ندارد، مگر اينكه از وزارت معارف اجازه نامه گرفته يا تصديق نامه از ممالك خارجه داشته باشد.
از آنجايي كه حجامت درماني بدون داروست و هيچ وابستگي به خارج ندارد، بيش از ساير روش هاي درمان در طب سنتي مورد عناد و ستيزه جويي قرار گرفته و مي گيرد.
گردآورنده: واحد تحقیق و پژوهش موسسه فرهنگی قرآن و عترت اسوه تهران
منبع: كتاب قرابادين كبير، تاليف طبيب دانشمند مرحوم سيد محمد حسين عقيلي خراساني

از این نویسنده

Iran 75.9% Iran
United States of America 5.9% United States of America
Germany 3.4% Germany
Unknown 2.8% Unknown

جمع:

132

کشورها
امروز: 50
روز گذشته: 118
این هفته: 455
هفته ی گذشته: 865
این ماه: 2,781
ماه گذشته: 3,555

تماس با واحدهای اسوه

02155390120
02155482025
واحد وام، داخلی 1
واحد فرهنگی و ازدواج، داخلی 2
واحد رفاهی و خدماتی، داخلی 4
مدیریت:
02155377676
09911135529

ارتباط با ما

آدرس : تهران، میدان انقلاب، خیابان کارگر جنوبی، پایین‌تر از چهارراه لشکر، روبروی دانشگاه علامه طباطبایی (یا پمپ بنزین) کوچه شهید علی غیاثوند قیصری- بن بست آریا- پلاک 6 - زنگ سوم
ایمیل: info@osveh.org ساعت کاری موسسه: شنبه تا چهارشنبه 8 الی 16

کدام بخش از مطالب سایت برای شما جذابتر است؟