بسم الله الرحمن الرحیم
تاريخچه ورزش
اصل ورزش را از يونان دانسته اند كه به منظور چابكي بدن و ايجاد قوت انجام مي شد . پارو زني ، بوكس ، كشتي ، شنا ، شمشير زني ، تيراندازي ، اسكي و ورزش هايي چون بيس بال ، سافت بال ، بسكتبال ، انواع فوتبال ، چوگان بازي ، واليبال ، گلف ، انواع تنيس ، پرتاب وزنه و ... از جمله ورزش هاي مرسوم به شمار مي آمد . (1)
هم چنين اولين ملتي كه ژيمناستيك را بنيان و آن را نام نهاد ، يونانيان قديم بودند ، ابتدا اصول ورزش در يونان خيلي خشن و نا معقول بود و اولين فايده ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن مي دانستند . بعد ها ورزش در يونان به شكل ريسمان بازي ( جان بازي) در آمد و براي آن ، اهميت زيادي قائل بودند و عمل كنندگان آن را « آكروبات » و اين نوع حركات را « آكروباتيك » مي گفتند . به محل هايي كه در آن جا ورزش مي نمودند ، « ژيمنازيوم » گفته مي شد .
« ژيمنا » از كلمه « گيمنوس » كه به معناي لخت است گرفته شده و چون مردم در آن محل ها لخت ورزش مي كردند نام آنها را ژيمنازيوم گذاشتند . بعد نيز عموم ورزش هاي بدني را « ژيمناستيك » نام گذاشتند . مهم ترين مكان هاي ورزشي يكي « ليسه » و ديگري « آكادمي » نام داشت . (2)
ويل دورانت ، مورخ مشهور مي نويسد :
آن ( مدينه فاضله بچه ها ) فنون خانه داري را به دختران ، و فنون شكار و جنگ را به پسران مي آموختند و به پسران آموزش مي دادند كه چگونه شكار كنند و ماهي بگيرند و شنا كنند و هم چنين شخم زدن كشت زارها ، دام گستري ، دام پروري ، و نشانه روي با تير و نيزه را مي آموختند تا در جميع مخاطرات زندگي توان محافظت و حراست از خويش را دارا باشند . (3)
از قديم ترين روزگاران و حتي پيش از پيدايش خط ، نياز به تأ مين خوراك و پوشاك از راه شكار حيوانات و احتياج به كسب توانايي براي مقابله با خطرهاي طبيعي و دشمنان گوناگون ، جوامع كهن بشري را وا داشته بود
كه به امر تربيت بدني ، به عنوان يكي از مهم ترين امور زندگي توجه نمايند و اين حقيقت را دريابند كه قدرت ف استقامت ، مهارت و سرعت را كه در زندگي انسان ها از اهميتي برخوردار است ، مي توان با بهره گيري از تمرين ها و فعاليت هاي جسماني تا حد قابل ملاحظه اي تقويت كرد . ( 4)
ويل دورانت مي نويسد :
از ضروريات دولت ها و تأكيد بر روي حفظ نيروي جسماني ، پيروزمندي در جنگ هايي بوده است كه متكي بر قدرت بدني و نيرومندي و مهارت بدني ، حاصل نخواهد شد ف مگر در ورزش هايي كه (در بازي المپيك ) مقرر گرديده است . (5)
اما در خصوص تاريخچه ورزش در ايران ، به خصوص در دوران پارت ها (اشكانيان ) و پيدايش كلمه «پهلوان» بايد گفت كه شرح فتوحات اين قوم آريايي و حكومت پانصد ساله آن ها پر از دلاوري ها و كوشش هاي اين مردم است . ريشه كلمه « پهلوان » و پهلواني ، پارتي است كه هر فرد زورمند را منتسب به « پارت » يا « پرتو» و « پهلو » دانسته اند . اينان مردمي جنگ جو و شكارچي بودند .
هنستين ، مورخ يوناني مي نويسد :
پارت ها جنگ و شكار را دوست داشتند . اين قوم از دوران طفوليت تا به هنگام كهولت ، هميشه با ورزش و تمرينات سخت جنگي و شكار بار آمده بودند .
هردوت ، مورخ مشهور يوناني مي نويسد :
ايرانياني از پنج سالگي تا بيست سالگي سه چيز را مي آموختند :
1- سواركاري ؛ 2- تير و كمان ؛ 3- راستگويي . جوانان تمرينات روزانه را از طلوع آفتاب ، با دويدن و پرتاب سنگ و پرتاب نيزه آغاز مي كردند ، و از جمله تمرينات معمولشان ، ساختن با جيره اندك و تحمل گرماي بسيار و پياده روي هاي طولاني و عبور از رودخانه ، بدون تر شدن سلاح ها و خواب در هواي آزاد بود
سواركاري و شكار نيز دو فعاليت معمول و رايج بود و جستن بر روي اسب و فرو پريدن از روي آن در حال دويدن و به طور كلي سرعت و چالاكي ، از ويژگي هاي سواركاران سواره نظام ايران بود . (6)
تاريخچه ورزش زنان
زنان در جوامع كهن و باستاني به شدت از ورزش و حتي تماشاي مراسم ورزشي منع مي شدند ، اما سرانجام پاي آنان نيز به ورزش و مسابقات ورزشي باز شد . در كتاب « زن و ورزش » چنين آمده است :
حتي در مراسم و آئين هاي ويژه مذهبي و اجتماعي كه تا پيش از برپايي المپياد در يونان باستان برگزار مي شد ، و بعد از آن در المپياد باستاني كه به منظور پرورش جسم و روان نونهالان و جوانان تربيت مي يافت و هر چهار سال يك بار برگزار مي شد ف زنان حق ورود و تماشا نداشتند ، و اين ممنوعيت ، آنقدر شدت و غلظت داشت كه اگر زني ، اين قاعده را ناديده مي گرفت و به تماشاي مسابقات مي رفت ، محكوم به اعدام مي شد .
نخستين زني كه سنت مردسالاري را در عرصه ورزش و مسابقات ميداني در هم شكست ، زني بود به نام « هيپوهريا» كه با تلاش و پشت كاري خاص ، سرانجام پاي زنان را به عرصه ورزش و ميدان مسابقات ورزشي يونان باز كرد . چندي نگذشت كه زنان موفق شدند تحت عنوان « هريا » براي اولين بار ، مسابقاتي را در حضور مردان برپا كنند و عرصه هاي نبرد ورزشي را زير قدم هاي خود داشته باشند . (7)
پی نوشت ها:
1-سيد رضا پاك نژاد ، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر ، ج 14 ، ص 63
2- رحيم حسن نائيني ، ژيمناستيك ، ص 11
3- عباس قنبري نياكي ، تربيت بدني از ديدگاه انديشمندان غرب ، به نقل از ويل دورانت ، تاريخ تمدن ، ترجمه احمدي ج 4 ، ص 91
4- جواد كريمي ، نگاهي به تاريخ تربيت بدني از ديدگاه دانشمندان غرب ، ص 49-50
5- عباس قنبري نياكي ، تربيت بدني از ديدگاه دانشمندان غرب ، ص 49-50
6-- جواد كريمي ، نگاهي به تاريخ بدني جهان ، ص 26-27
7- شكوه نوابي نژاد و ديگران ، زن و ورزش ص 18-19
گردآورنده:واحد تحقیق و پژوهش موسسه فرهنگی قرآن و عترت اسوه تهران